فهرست مطالب

معارف عقلی - پیاپی 19 (تابستان 1390)

نشریه معارف عقلی
پیاپی 19 (تابستان 1390)

  • کلام اسلامی
  • 248 صفحه، بهای روی جلد: 6,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1390/06/14
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 5
  • محمد ایزدی تبار صفحه 7
    از مهم ترین و موثرترین اصول و ارکان استوار ادیان، نبوت و هدایت مستمر رسالت است. نبوت منصب و سمتی از سوی پروردگار است که هرگز با کوشش انسانی به دست نمی آید، بلکه تنها خداوند سبحان، آن را به هر که شایسته بداند عطا می کند. البته چون خاستگاه مشیت و اراده حق، حکمت اوست، طبیعی است که عهد الهی تنها به افراد شایسته و پاک می رسد.
    بحث نبوت در دوبخش نبوت عامه و خاصه مطرح می گردد. در نبوت عامه از مسائل کلی نبوت، مانند حقیقت نبوت، حقیقت وحی، امکان نبوت و اثبات ضرورت آن، راه های تشخیص صدق مدعی نبوت، حقیقت معجزه و دلالت آن بر صدق مدعی نبوت بحث می شود. پس از مباحث کلی، نوبت به مصداق می رسد که نبوت خاصه شمرده می شود؛ یعنی بحث از نبوت فردی خاص.
    با توجه به اهمیت و جایگاه نبوت، همواره دانشمندان بدان پرداخته و آن را مورد بحث و بررسی قرار داده اند و البته متکلمان اسلامی نیز به پیروی از قرآن و احادیث ازآغاز مباحث اعتقادی بدین بحث پرداخته اند. هرچند فیلسوفان اسلامی، نبوت خاصه را از مباحث حکمی خارج دانسته و از آن بحث نکرده اند، با این حال در آثار خود، مباحث مربوط به نبوت عامه را از یاد نبرده اند. بحث از نبوت، وحی و اعجاز در آثار فلسفی اسلامی با گرایش های متفاوت فلسفی، اعم از فلسفه مشاء، اشراق و حکمت متعالیه به روشنی دیده می شود.
    در این نوشتار برآنیم که ضرورت نبوت را از دیدگاه فیلسوفان بررسی کرده و به بازخوانی مشهورترین استدلال آن در این زمینه که مبتنی بر نیازمندی انسان به اجتماع است بپردازیم. فیلسوفان در این استدلال با تکیه بر مدنی بالطبع بودن انسان و این که زندگی او بدون اجتماع ناممکن است، بحث نیازمندی به قانونی که بتواند مسیر عدالت را برای انسان ها هموار کند مطرح ساخته اند؛ سپس اثبات کرده اند که دست یابی به قانون جامع و کاملی که بتواند جامعه انسانی را به عدالت و تکامل راهنمایی کند جز از سوی خداوند که آفریننده و مدبر انسان است، امکان پذیر نیست. آنان از این راه، نیازمندی انسان به دین و شریعت را تبیین نموده اند. هر چند پاره ای از این مقدمات روشن است ولی برخی هم نیازمند بررسی و پژوهش است که در پی خواهد آمد.
    کلیدواژگان: نبوت، نبوت عامه، نبوت خاصه، ضرورت نبوی، مدنی بالطبع، فیلسوفان، متکلمان
  • حسن حجت خواه صفحه 49
    آشنایی با ساختار علوم می تواند ما را در تعیین دقیق مرزهای هر یک از علوم و نیز شناخت روابط منطقی اجزای یک علم یاری رساند و نقش مهمی در جنبش علمی و نهضت نرم افزاری ایفا کند. در این راستا لازم است درک درستی از موضوع، مسائل و مبادی علوم داشته باشیم، تا بتوانیم تعریف جامعی از هر یک از آنها به دست آوریم. علم کلام به عنوان شریف ترین علوم، که مقصد آن شناخت خداوند، صفات و افعال او، نبوت، امامت و معاد است، راه درست رسیدن به سعادت ابدی و قرب الهی را به انسان نشان می دهد. از این رو، آشنایی با ساختار کلی علم کلام و مباحث مطرح شده در آن، می تواند ما را در دست یابی به این مقصود یاری رساند. افزون بر این که هدف جنبش علمی و پیشرفت فرهنگی جامعه را نیز برآورده می کند.
    شناخت ساختار کلی علم کلام، مبتنی بر شناخت موضوع، مسائل و مبادی آن است. گستره مسائل کلامی، مبتنی بر عام یا خاص بودن موضوع آن است که در این زمینه، دو دیدگاه کلی میان متکلمان وجود دارد.
    این مقاله، ضمن بررسی پاره ای از دیدگاه های متکلمان در دوره های مختلف تاریخی، به ویژه متکلمان اشاعره و امامیه، درباره موضوع علم کلام و گستره مباحث آن، با تاکید بر خاص بودن موضوع این علم، مسائل آن را محدود به الهیات به معنی اخص و عقاید دینی، یعنی مباحث توحید، عدل و افعال الهی، نبوت، امامت و معاد می داند و مباحث منطقی، معرفت شناختی، طبیعی و فلسفی را که مقدمه ای برای اثبات مسائل کلامی هستند، فقط از مبادی علم کلام می داند، نه از مسائل آن.
    کلیدواژگان: ساختار کلام، موضوع کلام، مبادی کلام، مسائل کلام، عقاید دینی، ذات خداوند، موجود، معلوم، نظر، امور عامه، جواهر و اعراض، علم النفس
  • سدمعصوم حسینی صفحه 101
    امامت پس از پیامبرˆ همان تصدی وظایف مقام رسالت است و امام دارای تمام وظایفی است که رسول و پیامبرˆ بر عهده دارد؛ تنها تفاوت رسول و امام این است که پیامبرˆ پایه گذار دین، مخاطب وحی الهی و دارای کتاب است ولی امام بدون این ویژگی هاست، با این حال امام نیز همانند پیامبرˆ مبین اصول و فروع و پاسدار دین از تحریف است.
    از این دیدگاه، امام باید دارای دو شرط اساسی باشد: 1. دارای علم فراگیر نسبت به اصول و فروع اسلام؛ 2..مصونیت از گناه و پیراستگی از خطا؛ زیرا بدون عصمت، نمی تواند اعتماد مردم را به گفتار و رفتار خود جلب کند و الگوی آنان باشد. برای اثبات عصمت امام، هم به دلایل نقلی استناد شده است و هم به دلایل عقلی. نگارنده در این مقاله چند دلیل عقلی بر وجوب عصمت امام آورده است که عبارت اند از: 1. برهان امتناع تسلسل؛ 2. برهان حفظ شریعت؛ 3. پی آمدهای معصوم نبودن امام.
    کلیدواژگان: امامت، عصمت، علم، عقل، شریعت
  • احمد حیدرپور صفحه 129
    نوشتار پیش رو، نگاهی کوتاه و گذرا به واکاوی شبهه های تفتازانی در کتاب شرح مقاصد درباره وجود نصوص جلی بر امامت بلافصل امیرالمومنین† و نشان دادن ناتوانی شبهه های او در انکار این نصوص است. مهم ترین این شبهه ها، عدم شهرت و تواتر این نصوص از سویی و عمل نکردن اصحاب به آنها از سوی دیگر است. چون یکی از پیش فرض های شبهه اخیر، اعتقاد به عدالت صحابه است، این مسئله نیز به صورت کوتاه بررسی شده است. البته در بیان منابع احادیث، بیشترین توجه به منابع اهل سنت بوده است.
    کلیدواژگان: تفتازانی، شرح مقاصد، امامت بلافصل، نصوص جلی، نصوص خفی، عدالت صحابه
  • سیدمحمدحسن علوی صفحه 163
    اهل بیت وائمه‰ نزد مسلمانان به ویژه شیعیان از جایگاه خاصی برخوردارند؛ از این رو، شناخت ائمه وصفات آنان همواره از مباحث مهم متکلمان و محدثان بوده است. گروهی در این راه با انگیزه های گوناگون، ائمه‰ را از جایگاه خود فراتر بردند و در تاریخ به عنوان غالیان شناخته شدند، در مقابل، گروهی دیگر کوتاهی نموده و آنان را در حد عالمان پرهیزگار (نه امامان معصوم) پایین آوردند و مدعی شدند که هر فضیلت و صفت ویژه ای که برای ائمه‰ گفته شده است، دست آورد غالیان بوده است.
    در این نوشتار به واکاوی این مسئله پرداختیم. در این راه، نخست معناشناسی امامت از دیدگاه شیعه و سنی را بررسی نموده، سپس نظریه «علمای ابرار» و نظریه مقابل (امامان معصوم) را تبیین کرده ایم و در پایان با بررسی آیاتی مثل آیه امامت، عصمت، ولایت و روایاتی مثل حدیث ثقلین، حدیث سفینه و استشهاد به سخن ائمه‰ به این امر دست یافته ایم که حتی اگر به فرض، برخی روایات مربوط به صفات فرابشری ائمه‰ را ساخته و پرداخته غلات بدانیم، آیات، روایات و شواهد خدشه ناپذیری نیز وجود دارد که چنین صفاتی را ثابت می کند.
    کلیدواژگان: صفات فرابشری، عالمان ابرار، امامان معصوم، غلات، امامت، مفوضه، مقصره
  • ابراهیم نویی صفحه 203
    قرآن، پیشوایان دینی و اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان، بارها به استدلالی پرداخته اند که با برانگیختن خوی تجارت پیشگی، آدمیان را به سوی ایمان فرامی خواند. این پرداخت اقناعی یا جدلی، کفه ایمان را در ترازوی مصلحت سنجی آدمیان، سنگین تر از کفه کفر نشان می دهد؛ زیرا انسان ها به هنگام داوری میان گزاره ها، به گزینشی روی می آورند که دربردارنده بیشترین مصالح و کم ترین زیان برای آنان باشد. بر این اساس چون کافران به این سنجش می پردازند، ناگزیر از پذیرش گزاره های دینی خواهند بود؛ زیرا حتی احتمال صدق آنها نیز می تواند بیشترین و پایدارترین مصالح را برای آنان برآورد و دشوارترین خطرها را از آنان دور سازد. این استدلال می تواند کافران را با تردید روبه رو ساخته و زمینه مناسبی برای حاکمیت ایمان مبتنی بر برهان فراهم آورد.
    این شیوه استدلال، شخص جاهل و شکاک میان ایمان و بی ایمانی را در مقام عمل نیز از سرگردانی خارج می سازد؛ هم چنانکه در هنگامه های شک و آشفتگی فکری بر دلگرمی مومنان نیز خواهد افزود.
    کلیدواژگان: معارف دینی، مصلحت، عقلانیت نظری احتمالی، غزالی، صدرالمتالهین شیرازی، پاسکال
  • عدنان حریری صفحه 235