نشریه تازه های رواندرمانی
پیاپی 31-32 (بهار و تابستان 1383)

این مقاله به بررسی اختلال عاطفی فصلی که یکی از شایع ترین بیماری های روانی در فصول پاییز و زمستان و در موارد کمیاب در تابستان است، می پردازد.همچنین با استفاده از تازه ترین یافته های پژوهش، نقش متغیرهای سن، جنسیت و عرض جغرافیایی را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. در این نوشتار، نشانه ها، مطالعات همه گیر شناسی، انواع مختلف اختلالات عاطفی فصلی، علل، روش های پیشگیری و گزینه های درمانی و راهنمایی ها آمده است.

کودک، دوران اول زندگی خود را که مهمترین قسمت زندگی است، در خانواده خود می گذارند، نخستین تجربه های سازشی وی با اعضای خانواده اش تحقق می باد. کودک باید بتواند آنچه در دل دارد، آزادنه بیان کند و نقاشی ابزاری مناسب برای بیان این آزادی است. بررسی های جدید در زمینه نقاشی های کودکان از اواخر قرن 19 آغاز شده است و بسیاری از پژوهندگان پیشین بر این گمان بوده اند که نقاشی کودک نسخه ای از یک تصویر در ذهن او می باشد و بنابراین نقاشی های یک، دریچه ای گشوده بر اندیشه ها و احساسات اوست.

هدف این مطالعه انجام یک آزمون تجربی از تئوری تغییر بود که توسط آ.تی.بک. آوجی راش، بی اف، شاو و جی. امری (1979) در جهت تبیین اثر بخشی درمانشناختی –رفتاری (CT) افسردگی ارائه شده است ومقایسه بر روی تعداد 15 نفر از بیمارت سرپایی مبتلا به افسردگی اساسی انجام شد که به طور تصادفی تحت سه موقعیت درمانی قرار گرفتند: 1) درمانی که منحصرا بر مولفه فعالسازی رفتاری (BA) در CT متمرکز است، 2) درمانی که هم شامل BA و هم آموزش مهارتهایی است که برای اصلاح افکار خودآیند (AT) بکار می روند. اما مولفه های CT که بر طرحواره مرکزی متمرکز است را شامل نمی شود و 3) درمان کامل CT چهارنفر از شناخت درمانگران با تجربه تمام درمانها را بر عهده داشتند، غلیرغم پیوستگی و یکپرچگی عالی پروتکلهای درمانی که توسط درمانگران اجرا شد یک سوگیری واضح کفایت عملکرد CT را تحت تاثیر قرار داد. به این معنی که شواهدی بدست نیامد که نشان دهد درمان کامل CT بلافاصله بعد از پایان درمان و یا بعد از 6 ماه دوره پیگیری نسبت به درمان مولفه ای (BAیا AT) نتایج بهتری را ایجاد می کند

این پژوهش، به منظور برررسی رابطه میان سطح «هیجان ابراز شده» و «صفات شخصیتی» در خویشاوندان بیماران روان پریش انجام شد. 81 بیمار مبتلا به اختلال روان پریشی که به روش در دسترس انتخاب شده بودند (50 مرد و 31 زن) به کمک مقیاس سطح هیجان ابراز شده (LEE)، میزان «هیجان ابراز شده ی» خویشاوندان خود را تعیین و سپس 32 نفر از خویشاوندان بیماران (15 مرد و17 زن) پرسشنامه تجدید نظر شده پنج عاملی شخصیت (NEOPI-R) را تکمیل نمودند. داده های پژوهش به کمک روش های آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آنووای یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.

فروپاشی کارکردهای شناختی و عاطفی را می توان در پاره ای از اختلال های روانی مشاهده نمود، اختلالهایی چون اتیسم، رت، آسپرگر،دمانس یا زوال عقلی نوع آلزایمر، اختلال تطبیقی، عقب ماندگی ذهنی و... این فرو پاشی از لحاظ رفتاری شامل نشانگانی از قبیل: از دست دادن حافظه، تغییرات شخصیت، اشکال در یاد آوری و انجام فعالیتهایی که در گذشته کسب شده، اشکال در مهارتهای مراقبت از خویشتن، اختلال در مهارتهای زبان شفاهی و زبان نوشتاری، اشکال در زمینه سلامت جسمی، فقدان تعادل در فعالیتهای حرکتی، اختلال در خواب و افزایش حالتهای روان پریشی می باشد. جهت بکارگیری روش های درمانی موثر اهداف درمانی در دو حیطه اهداف بلند مدت و اهداف کوتاه مدت پی ریزی می شود. همچنین با استفاده از مداخلات درمانی مناسب می توان دستیابی به اهداف را میسر کرده و شرایط بهینه درمانی را تدارک نمود.

روانشناسی دیگر فقط مطالعه آسیب شناسی، ضعف و صدمه نیست بلکه مطالعه نقاط قوت و فضیلت را هم در بر می گیرد. درمان روانشناختی صرفا ترمیم آن چه شکسته است نیست بلکه پرورش بهترین ها را نیز در بر می گیرد. جنبش روانشناختی صرفا ترمیم آن چه شکسته است نیست بلکه پرورش بهترین ها را نیز در بر می گیرد. جنبش روانشناسی مثبت نگری که در هزاره جدید شروع شده برای کمک به مردم جهت بهینه کردن زندگی مثلا از طریق تجربه بیشتر شادمانی ذهنی اختصاص یافته است. شادمانی ذهنی عبارت است از رضایت و خرسندی (از گذشته)، امید و خوش بینی (به آینده)شادمانی (در حال) مقاله حاضر به تعریف، اهمیت و ساختار این سازه روانشناختی اشاره می کند.

حوزه رواندرمانی در اثر حق انتخابهای زیاد و تحولات عظیم و پراکنده شده، بسیار گسترده شده است وطی سال گذشته، ما شاهد تورم عنان گسیخته درمانهایی بوده ایم که اسامی گوناگونی را به خود اختصاص داده اند.

تحقیق حاضر با هدف «بررسی و مقایسه سازگاری روانی مادران کودکان مرزی (7-12) با مادران کودکان عادی شهر زاهدان می باشد و به این منظور مادران دانش آموزان مرزی در سال اول ابتدایی به عنوان گروه اول و سپس مادران دانش آموزانی در همان کلاسها از طریق همتاسازی به عنوان گروه دوم انتخاب شدند.