شلوار (گفت و شنود)
گفت: امان از این آقای البرادعی
گفتم: چرا؟ مگه چی شده؟
گفت: درباره فعالیت هسته ای ایران، آنقدر دوپهلو حرف می زنه که آدم نمی دونه بالاخره داره تائید می کنه یا ایراد می گیره.
گفتم: چه عرض کنم؟!... یه بچه، شلوارشو برعکس پوشیده بود، جیب پشت شلوار افتاده بود جلو و زیپ شلوار افتاده بود عقب. مامانش بهش گفت: ذلیل مرده! بالاخره معلوم نیست که داری میری مدرسه یا داری برمی گردی؟!