آرشیو سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۶، شماره ۱۵۶۲
صفحه آخر
۲۰

فصلنامه «گوهران» / آوازهای فردا

یاسر نوروزی: «... در سال 1347 کتاب «من حرفی دارم که فقط شما بچه ها باور می کنید» با نقاشی عباس کیارستمی از طرف ساواک خمیر می شود. احمدرضا احمدی به تهران آمده است. سربازی پایان یافته اما بیکار و سرگردان با مسعود کیمیایی در خیابان های تهران پرسه می زند...» در مجله گوهران ویژه احمدرضا احمدی خاطراتی از این دست فراوانند و وقتی مقالات آن را ورق می زنی کم نیستند هنرمندان سرشناسی که از او گفته اند و نوشته اند: یدالله رویایی، پرویز دوایی، مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، علیرضا مشایخی، هوشنگ گلمکانی، شمس لنگرودی، پگاه احمدی، بابک احمدی، عنایت سمیعی، سیدعلی صالحی و... اما حین تورق یکی از صفحات لطف دیگری داشت: «سیاهه چیزهایی که احمدرضا احمدی دوست ندارد»، صف طویلی از اسامی و موقعیت های جدی و شوخ طبعانه. بی وقفه یاد آخرین تماس با شاعر افتادم. «چای در غروب روز جمعه سرد می شود» تازه چاپ شده بود و در فکر گفت وگو بودیم. شماره احمدرضا احمدی را گرفتم: «جناب احمدی؟» صدای شاعر کسل بود و به علت بیماری، دیدار میسر نشد. شاید اگر آن زمان سیاهه چیزهایی را که دوست ندارد خوانده بودم هرگز به لفظ «جناب» خطابش نمی کردم. این شماره را می توانید از کیوسک ها و کتابفروشی های معتبر به قیمت 3600 تومان تهیه کنید.