پند پیران [بخش دوم]
«گویند روزی افلاطون نشسته بود از جمله خاصان شهر مردی به سلام او اندر آمد و بنشست و از هر نوع سخن همی گفت. در میانه سخن گفت: ای حکیم، امروز فلان مرد را دیدم که سخن تو می گفت و تو را دعا و ثنا همی گفت و می گفت افلاطون بزرگوار مردی ست که هرگز کس چنو[چون او] نبوده است و نباشد. خواستم که شکر او به تو رسانم. افلاطون چون این سخن بشنید سر فرو برد و بگریست و سخت دلتنگ شد. این مرد گفت: ای حکیم از من چه رنج آمد تو را که چنین تنگدل گشتی؟ افلاطون گفت: از تو مرا رنجی نرسید، ولکن مرا مصیبتی از این بتر چه بود که جاهلی مرا بستاید و کار من او را پسندیده آید. ندانم که کدام کار جاهلانه کردم که به طبع او نزدیک بود،
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.