نقد پذیری
نقدپذیری درسیره عملی یک انسان مومن از چه جایگاهی برخوردار بوده و چه آثاری بر آن مترتب می گردد؟
به همان میزان که نقد و نقادی مایه کمال و رشد افراد و جامعه است، نقدپذیری نیز زمینه ساز بسیاری از اصلاحات و پایان بخشیدن به کشمکش ها می باشد. پذیرش نقد، نشانه شخصیت و خاک ساری و ترازی برای شناخت انسان های با انصاف و واقع نگر است. تلخی نخستین نقد، با برآیند شیرین آن، از میان می رود. امام جواد(ع) در ضمن شمارش نیازمندی های همیشگی مومنان می فرماید:
مومن، نقد و نصیحت را می پذیرد. (تحف العقول، ج1، ص 337)
امام سجاد(ع) نیز می فرماید:
حق نصیحت کننده آن است که با او نرم رفتار کنی و به سخنان او گوش فرا دهی. اگر سخن وی درست بود، خدای را سپاس گویی و اگر سخن او نادرست بود، با او مهربان باشی. (میزان الحکمه، ج10، ص 57)
نقدناپذیری، نشانه نوعی غرور و تکبر است که منشا آن، خودخواهی، خود برتر بینی و یا خود مطلق انگاری انسان است. از این رو گاهی ناب ترین نقدها بر دل های غبار گرفته، اثر نمی بخشد، زیرا گاهی انسان به دلیل حب نفس حاضر نیست خود را دارای عیب و نقص بداند. به همین دلیل نه تنها از نقد استقبال نمی کند، بلکه نقد دیگران را بر غرض ورزی حمل می نماید و ناقد خود را دشمن می انگارد؛ ولی غافل از آن است که:
آینه چون عیب تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
به طور کلی جمود فکری، سنت گرایی، خودمحوری و رذایل اخلاقی، مانع پذیرش انتقاد می گردد. پس نقدپذیری، در گرو تهذیب نفس و اصلاح درون است.