آرشیو شنبه ۳۰ امرداد ۱۳۸۹، شماره ۱۹۷۲۲
مدرسه
۹

عشق خدا

فاطمه غلامی تهران

خواستم عشق را معنا کنم

دیدم آنی نیستم، غوغا کنم

خواستم عشق را از زمین تا آسمان رسم کنم

دیدم آن نقاش ماهر نیستم

خواستم گلبرگی ازعشاق را پرپر کنم

دیدم آن گلریز عاشق نیستم

خواستم اشک را از کوزه پر مشک کنم

دیدم آن عاشق گریان نیستم

خواستم پرواز مرغ عشق را وصف کنم

دیدم آن ناقد واصف نیستم

خواستم آتش بگیرم در آتش عشق

دیدم آن پروانه مغلوب، نیستم

خواستم دم به دم بر قبله عشق تو نماز گزارم

دیدم آن عابد صالح نیست

خواستم دست به دست تو گذارم

دیدم آن وفادار به عهد من نیستم

خواستم رستاخیز امواج را معنا کنم

دیدم آن خالق امواج خروشان نیستم

خواستم در آسمان هفتم سر پیدا کنم

دیدم آن مسافر زمان، نیستم

خواستم ثانیه، ثانیه تمجید و تکریمت کنم

دیدم آن ذاکر اذکار نیستم

خواستم روزه عشق را تمرین کنم

دیدم آن، معتکف کعبه احرار نیستم.