آرشیو چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۰، شماره ۱۴۶۰
اندیشه
۱۰

نقد یک مدل

دکتر علیرضا شجاعی زند

باید سه مفهوم دینداری، دینی بودن و معنویت گرایی را از هم جدا کرد. زمانی ما به دنبال سنجش دینی بودن هستیم، با همین مدل های اجمالی که شباهت ادیان را در خود دارند، مانند مدل گلاک و استارک کفایت می کند. اما اگر بخواهیم دینداری را بسنجیم باید ماخوذ از خود دین باشد و مشخصات دین را در نظر بگیریم تا بتوانیم پایبندی به آن را دینداری لحاظ کنیم. و در اینجا نمی توان گفت چون مدل گلاک و استارک پاسخگوی نیاز تمامی ادیان بوده اند، کفایت می کند. این مدل برای سنجش دینی بودن مناسب است اما برای سنجش دینداری خیر. از سویی دوستان معتقدند که می توان به جای بعد تجربه دینی همان، ایمان را لحاظ کرد یا اخلاق را جایگزین بعد پیامدی کرد. حال من دلیلی برای عدم تغییر در مدل گلاک و استارک نمی بینم. و اعتقاد دارم که تفکیک و تخصیص بسیار مهم است و برای سنجش دینداری اجمال کفایت نمی کند. من با توجه به اینکه قبول دارم دینداری با توجه به دین، خاص است، اما این خاص بودن را در مدل نمی بینم و معتقدم هر کس این حق را دارد که ابعاد سنجش دینداری را با تفصیل بیان کند. اما نکته اینجاست که چه اموری مانند شرعیات یا اخلاقیات را در بعدی مثل پیامد دینداری ادغام کنیم و چه به صورت جداگانه مورد سنجش قرار دهیم، تفاوتی ندارد چرا که سنجش در هر دو، مفهومی یکسان دارد.