آرشیو سه‌شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۱، شماره ۲۴۵۱
صفحه آخر
۱۶
منظر

شعر حاصل عرق ریزی روح است

دکتر بهروز سپیدنامه

اگر از منظر جامعه شناسی به جوان و جریان شعر وابسته به او نگاه کنیم به خوبی مشخص خواهد بود که آنها در سنی قرار دارند که دوران گذار در عمر آنها به شمار می رود و در آن استقرار شخصیت چندانی ندارند. نظام های هنجاری و ارزشی آنها هنوز مشخص نیست و تلاطم رفتاری در آنها بیش از پیش دیده می شود و لذا محافظه کاری و عقلانیت در تمامی وجوه آنان از جمله شعرشان کمتر دیده نمی شود. عرصه شعر عرصه ریاضت کشیدن است. در عرصه شعر کلاسیک مثلاالتزام به قافیه و وزن امری است ضروری و نمی شود گفت که جوان و منطق گریزم و نمی خواهم این چارچوب را رعایت کنم. اگر چارچوب ها در سرایش رعایت نشود در جامعه چیزی جز سرگشتگی نخواهیم داشت. شعر حاصل عرق ریزی روح است اما تب شهرت باعث می شود برخی شاعران جوان نخواهند الزامات شاعری را طی کنند و رفته رفته به سمت انتشار شتابزده آثار نیز می رسیم و کتاب هایی را می بینیم که هنوز برای ارائه به مخاطب جای کار جدی دارند. اگر شاعران جوان ما بخواهند با همین روش به کار خود ادامه دهند در وهله نخست ارتباط آنها با گذشته شعری شان قطع می شود و در ادامه جهان بینی و ایدئولوژی و منطق شعر فارسی را یاد نمی گیرند. باید در مسیر پرشتاب شعر معاصر جوان دست اندازهایی ایجاد کرد. باید در جلسات آسیب شناسی شعر و کنگره ها حتی گاهی در ذوق شاعر جوان زد و سرعت او را گرفت. قرار نیست که همیشه از او تعریف شود. باید او را به این سمت فرستاد که چارچوب ها را رعایت کند. برخی از شاعران جوان ما این روزها مرزی میان جسارت و گستاخی نمی بینند و این مساله باید رفع شود. |مهر|