آرشیو پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، شماره ۵۹۵۰
اجتماعی
۴
یادداشت

کودکان کار و سختی کار

دکتر محمدمهدی لبیبی (جامعه شناس)

در بیشتر کشورهای دنیا کودکان بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی قرار گرفته اند و همواره این امر موجب شده است تا مورد توجه قرار بگیرند. اما مشکل بزرگ این است که این موضوع با آسیب های اجتماعی مثل تکدی گری اشتباه گرفته می شود یعنی در مواردی شاهد هستیم افرادی برای اینکه از عاطفه مردم سوء استفاده کنند کودکان ونوجوانان را وادار می کنند در خیابان ها با شیوه های ساده مثل گل و... کسب درآمد کنند که این، دو معنی را القا می کند؛ اول اینکه جامعه دچار فقر شدید است و دوم اینکه به عنوان تاکیدی جدی است که ساختار اجتماعی جامعه مناسب نیست. بنابراین موضوع تکدی گری ربطی به کودکان کار ندارد. بحث کودکان کار این است: از آنجا که خانواده ها (بویژه خانواده های تک والد) مخارج اقتصادی شان بیش از درآمد شان است فرزندان را به ناچار مجبور می کنند تا در سنین پایین کار کنند؛ حتی کارهای سخت. این پدیده همان کودکان کار است. باید گفت که در جامعه ما این پدیده خیلی شدید نیست اگرچه آمار در این زمینه بالاست، ولی باید توجه داشت در کشورهای دیگر اگر کودکان، کار انجام ندهند نمی توانند مایحتاج زندگی را تامین کنند ولی در جامعه ما این گونه نیست و شاید صرفا بهبود بخشیدن به وضعیت موجود باشد. امروزه بسیاری در نگاه اول به جامعه وقتی کودکانی را که کالایی می فروشند می بینند نتیجه می گیرند که پدیده کودکان کار بسیار است ولی در کشورهای دیگر به دلیل داشتن قوانین سفت وسخت این شرایط دیده نمی شود. در کشورهایی که سرانه درآمد پایینی دارند این امر رایج است و شدت می گیرد و حتی به صورت اپیدمی اجتماعی درمی آید. در کشور ما خوشبختانه توانسته اند نهاد های متولی تا حدودی این پدیده را مهار کنند ولی با این حال اگر فرد خود مایل به این کار باشد و آن را نوعی منبع درآمد فرض کند باز تن به این کار خواهد داد. از این رو ما نیازمند قوانین جدی در این زمینه هستیم، چرا که به نظر می رسد کشور ما در شرایط مطلوب تری نسبت به سایر کشورها قرار دارد. به نظر می رسد درکودکان کار باید بیشتر روی نوجوانانی متمرکز شد که بدون هیچ گونه حمایتی فعالیت سخت اجتماعی انجام می دهند.