آرشیو یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، شماره ۲۵۷۲
روزنامه فردا
۲۰
نگاه

بلای موزه خواری

رعنا جوادی

نمی دانم این دیگر چه مصیبتی است که هرازچندگاهی دور سر «عکسخانه شهر» می چرخد و به آن آسیب می زند. فکر کنم بی پناه تر و مظلوم تر از این موزه کوچک جایی را در شهر پیدا نمی کنند. ابتدا در ضلع غربی آن که برای نمایشگاه های فضای باز پیش بینی شده بود، سرویس بهداشتی نسل نوین! کاشتند. بار دیگر می خواستند تاسیسات مترو در آنجا احداث کنند که به خاطر اعتراض هنرمندان و نامه نگاری های فراوان، خوشبختانه آن بلارا نیز از سر گذراند. اما امروز موزه خواری و بلای جدید! در ضلع شرقی موزه «عکسخانه شهر» یک زمین بازی برای بچه های محله تدارک دیده شده بود که روبه راه بود و کودکان محل که تا کیلومترها دورتر از خیابان بهار جایی برای بازی نداشتند، در آنجا سرگرم بازی و گذران اوقات فراغتشان بودند. متاسفانه دیگر اثری از آن زمین و سروصدای بچه ها نیست، چون قرار است هواکش مترو در آنجا علم شود! نمی دانم این جانمایی های نامتناسب را چه کسانی انجام می دهند که این گونه بی محابا به حریم یک موزه تجاوز می کنند. جای بازی بچه ها را می گیرند و با این شهر، چنین می کنند. ظاهرا قرار نیست تاریخ غرورآفرین عکاسی ایران که یکی از غنی ترین ها در نوع خود در جهان است، مکان قرار و آرامش داشته باشد، حتی در اندازه یک موزه کوچک. آیا وظیفه شهرداری ها، ایجاد موزه های تخصصی و علمی و... نیست؟ چرا به این وظیفه عمل نمی شود؟ البته نیاز به گفتن نیست که شهر، هم نیاز به موزه دارد، هم مترو ولی نه به قیمت نابودی یکی در برابر دیگری!

آیا این سرزمین که حدود 175 سال تاریخ ثبت شده در عکاسی جهان دارد، نباید موزه ای برای ابراز وجود و معرفی خود داشته باشد؟ آیا وقتی از حذف فرهنگی ایران و دستاوردهای علمی، فرهنگی و تمدنی آن در نظام غرب ناله سر می دهیم، به کارهای اشتباهی که خودمان می کنیم نمی اندیشیم! ما خودمان هم در حذف خود، آگاهانه و ناآگاهانه در تلاشیم. اما قلبا آرزو می کنم که ناآگاهانه باشد.