آرشیو شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، شماره ۲۱۸۱۱
معارف
۸

راه درمان فحش و ناسزاگویی

آیت الله مجتبی تهرانی

از جمله عادات رایج در میان برخی از افراد جامعه، بر زبان آوردن الفاظ نادرست و رکیک است که از آن تعبیر به «فحش» می شود. در این نوشتار به صورت مختصر به مباحثی همچون «تعریف فحش»، «اقسام فحش»، «نکوهش فحش از دید شرع و عقل»، «ریشه های درونی فحش»، «پیامدهای زشت فحش» و «راه های درمان فحش» اشاره شده است.

ناسزا گفتن و دشنام دادن از رفتارهای بسیار زشت و زننده ای است که آدمیان کم و بیش به آن مبتلایند. این بیماری، مایه نابودی پیوندهای عاطفی انسان شده، دشمنی و کینه را پدید می آورد.

* تعریف فحش

فحش، بذاء، سلاطه، تفحش و سب، کلماتی گوناگون با معانی بسیار نزدیک به هم، بلکه مترادف و هم معنایند. فحش در لغت به معنای افزایش بدی از حد مجاز است؛ یعنی وقتی بدی از حد خود فراتر رود، شخص به ناسزاگویی روی می آورد. ((تفحش)) به معنای بیهوده گفتن یا هرزه گویی، ((سب)) به معنای گفتار زشت یا دشنام، ((بذاء)) به معنای بد زبانی و ((سلاطه)) نیز به معنای زبان درازی است.

دانشمندان اخلاق، به کار بردن سخنان زشت برای اشخاص را فحش و ناسزا می گویند.

* اقسام فحش

فحش را از جهت انگیزه گوینده به دو قسم می توان تقسیم کرد:

1 - فحش با انگیزه آزار (قصد جدی)

گاه ناسزا برای رنجاندن و آزردن خاطر دیگری گفته می شود. دشنام دهنده در این حالت با جدیت ناسزا گفته، حرمت شکنی می کند.

2 - فحش با انگیزه شوخی

هرزه گویی و فحش چه بسا برای شوخی باشد. ناسزاگویی در چنین حالی، بدون انگیزه رنجاندن است.

گاهی هم این صفت ناپسند، عادت شده، بدون انگیزه خاصی انجام می گیرد. فرد بیمار در این حال برای رساندن مقاصد معمول خویش، سخنان زشت را به زبان می آورد. فحش از جهت زشتی کلمات به کار رفته نیز به مرتبه های گوناگون تقسیم می شود. برخی بسیار زشت است و برخی زشتی کمتری دارد.

البته میزان زشتی و ناپسندی سخنان فرد نزد اقوام و ملت های گوناگون مختلف است، به این معنا که گاه سخنی در شهری بسیار ناپسند شمرده می شود و در شهر یا کشور دیگر به آن اندازه ناپسند نیست.

* نکوهش فحش از دید شرع و عقل

فحش و ناسزا در سخنان بسیاری از پیشوایان معصوم(ع) به شدت نکوهش شده است تا آنجا که فرموده اند: در اسلام فحش نیست و مسلمان ناسزا نمی گوید. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:الفحش و التفحش لیسا من الاسلام فی شی؛ ناسزا گفتن و هرزه گویی در هیچ موردی از اسلام نیست.

حضرت صادق (علیه السلام) نیز به برخی از یاران خود فرمود که فحش دادن، کردار ما نیست و پیروان خود را به آن فرا نمی خوانیم.

سماعه که از یاران امام صادق(ع) است، می گوید: بر امام صادق (ع) وارد شدم. در ابتدا فرمود: به من بگو که قضیه بین تو با شتربانت [= ساربانت] چه بوده است؟ (سپس فرمود) بپرهیز از اینکه زشتگو و بدزبان یا فریادزن یا لعنت کننده باشی. من گفتم به خدا سوگند! او به من ستم کرده (من بی جهت به او ناسزا نگفته ام) حضرت فرمود: اگر او به تو ظلم کرده، همانا تو بر او پیشی گرفتی [= به سبب ناسزا گفتن، تو هم ستم کردی]. همانا این فحش از رفتار من نیست و پیروان خود را نیز به آن امر نمیکنم. از پروردگارت آمرزش بطلب و (به سوی بدی) باز نگرد.سماعه گفت: من از پروردگار آمرزش می طلبم و هرگز باز نخواهم گشت.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: الجنه حرام علی کل فاحش ان یدخلها؛ ورود در بهشت بر هر زشت گویی حرام است.

ایاکم و الفحش فان الله لا یحب الفحش و التفحش؛ ایاکم و الفحش ‍ فان الله لایحب الفاحش المتفحش؛ از ناسزاگویی بپرهیزید. همانا خداوند فحش و هرزه گویی را دوست نمی دارد. از فحش بپرهیزید؛ چرا که خداوند ناسزاگو و هرزه گو را دوست ندارد.

از حضرت باقر (ع) روایت شده است: ان الله یبغض الفاحش المتفحش؛ همانا خداوند فحش دهنده هرزه گو را دشمن می دارد.

در وصیت های رسول اکرم (ص) به حضرت علی (ع) آمده است: یا علی شر الناس من اکرمه الناس اتقاء فحشه؛ ای علی! بدترین شخص کسی است که مردم از زبان بد او ترسیده، از روی ترس او را گرامی بدارند.

از امام محمدباقر(ع) نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) به همسرش فرمود: یا عائشه ان الفحش لو کان ممثلا لکان مثال سوء، ای عایشه! اگر فحش در این عالم شکل می گرفت (و تو آن را می دیدی)، به شکل زشت و بدی تبدیل میشد.

از اندیشه و درنگ در این روایت ها، این نتیجه به دست می آید که فحش از دید شرع، رفتاری بسیار ناپسند، بلکه ممنوع است. تعبیرهایی چون نبودن در اسلام، وارد نشدن در بهشت، دوست نداشتن خدا، دشمنی خدا، همه و همه شدت زشتی این رفتار را نشان می دهد تا آنجا که امام صادق (ع) به فحش دهنده وعید آتش داده است؛ چنانکه می فرماید: البذاء من الجفاء و الجفاء فی النار/ بد زبانی از جفاکاری است و جفاکاری در آتش است.

* ریشه های درونی فحش

ناسزاگویی در یکی از عوامل ذیل ریشه دارد:

1 - خشم و عصبانیت

فحش، اغلب از شعله ور شدن خشم سرچشمه می گیرد. فرد خشمگین به دلیل ناتوانی در مهار کردن خشم خود، به رفتار زشتی چون فحش دچار می شود و با تکرار و استمرار آن، این رفتار به شکل عادت در می آید.

2 - شوخی

گاه ناسزاگویی فقط برای مزاح و شوخی با فرد و خنداندن دیگران صورت می گیرد که این خود درنیروی شهوت ریشه دارد. هرزه گویی های دلقک های دربار پادشاهان، از این نوع به شمار می آید.

3 - عادت

تربیت نادرست در شیوه سخن گفتن، سخنان ناهنجار و نازیبا را برای انسان عادی می سازد. فرد مبتلا به فحش در چنین حالتی، بدون سرکشی دو نیروی خشم و شهوت، دشنام می دهد؛ زیرا ناسزاگویی برای او، مانند سخنان دیگرش به شکل عادت در آمده است.

* پیامدهای زشت فحش

ناسزاگویی و دشنام، پیامدهای شومی را در دنیا و سرای آخرت برای انسان به بار خواهد آورد که از آن میان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف)- پیامدهای فحش در دنیا

1. تحریک دیگران به ناسزاگویی: دشنام به دیگران، مایه خشم آنها شده، ایشان را نیز به همین رفتار زشت وامی دارد. ناسزا به آرمان و عقیده دیگران، چه بسا آنها را به فحش به آرمان انسان ناسزاگو وادارد.

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا...، خدایان آنها را فحش ندهید؛ چرا که آنها نیز (در مقابل) از روی دشمنی به خداوند ناسزا می گویند.

2. ایجاد دشمنی: ناسزاگویی، بذر دشمنی را در دل دیگران می پاشد و آنها را از فحش دهنده متنفر می کند؛ چنین فردی به جای کسب دوستی، بر تعداد دشمنان خود می افزاید.

رسول خدا (ص) می فرماید: لا تسبوا الناس فتکسبوا العداوه لهم؛ به مردم دشنام ندهید تا دشمنی ایشان را به دست نیاورید.

3. ایجاد نفاق و دورویی: فحش، مردم را به دورویی سوق می دهد؛ چرا که آنها می کوشند برای ایمن ماندن از زبان دشنام دهنده، بدون وجود کمترین علاقه، به او احترام گذارند؛ همان گونه که رسول خدا (ص) در وصیت به امیر مومنان علی (ع) فرمود: ای علی بدترین مردم کسی است که مردم از روی ترس به او احترام گذارند.

این همان مصداق دوگانگی زبان و قلب و در نتیجه، آشکار شدن نفاق در جامعه است. فحش، افزون بر ایجاد نفاق در دیگران، نفاق گوینده را نیز نشان می دهد.

حضرت صادق(ع) می فرماید: ان الفحش و البذائه و السلاطه من النفاق؛ همانا فحش و بدزبانی و زبان درازی از دورویی است.

بر اساس این روایت، هر سخن زشتی که به زبان آورده شود، ممکن است از روی دشمنی نبوده، از روی عادت باشد؛ ولی چون آنچه بر زبان جاری می شود، غیر از آن است که در دل وجود دارد دوگانگی میان این دو پدید می آید.

4. نابودی برکت: از دیگر پیامدهای این رفتار زشت، کاهش برکت رزق و روزی است. خداوند زندگی فرد ناسزاگو را فاسد میکند. امام باقر(ع) می فرماید: من فحش علی اخیه المسلم نزع الله منه برکه رزقه و و کله الی نفسه و افسد علیه معیشته؛ هر کس به برادر مسلمانش ناسزا بگوید، خداوند برکت روزی را از او می گیرد و او را به خود وا گذاشته و زندگی اش را فاسد می کند.

اگر خداوند شخصی را به خود واگذارد، دیگر روی صلاح به خود نخواهد دید. خداوند خیر و برکت را از زندگی اش بر می دارد و این همان معنای (فساد معیشت) است. چنین شخصی گاه به چپ و گاه به راست می دود، گاه شهوت او را به یک طرف و گاه غضب به طرفی دیگر می کشد و در نتیجه نمیتواند خط مشی درستی برای خود برگزیند و بیچاره می شود.

5. مایه فسق: ناسزاگویی فرد را از (ملکه عدالت) جدا می سازد و در شمار فاسقان جای می دهد.

رسول خدا (ص) می فرماید: سباب المومن فسوق و...؛ دشنامگویی به مومن فسق است.

6. اجابت نشدن دعا: دشنام و ناسزا، عامل مهمی در اجابت نشدن دعای فرد است. امام صادق(ع) می فرماید: مردی در میان بنی اسرائیل مدت سه سال از خداوند، فرزند میخواست. زمانی که دید خداوند دعای او را اجابت نمی کند، گفت: پروردگارا! آیا من از تو دورم که صدای مرا نمی شنوی یا تو به من نزدیکی و دعایم را اجابت نمی کنی. پس، کسی (را) در خواب (دید که نزد) او آمد و گفت: همانا تو سه سال است خدا را با زبانی آلوده به ناسزا و قلب بی هراس از خدا و انگیزه غیرراستین می خوانی. ناسزاگویی را از زبانت جدا و قلب خود را اهل ترس و تقوا ساز و انگیزه خویش را نیکو کن. آن مرد چنین کرد. سپس خدا را خواند و برای او فرزندی به دنیا آمد.

ب)- پیامدهای فحش در آخرت

1. محرومیت از بهشت: فرد گرفتار به ناسزاگویی و فحش، راهی به بهشت نخواهد یافت. چنانکه رسول خدا (ص) فرمود: ورود به بهشت بر هر دشنام دهنده ای حرام است.

2. ورود به دوزخ: سرانجام رفتار ناسزاگو آتش دوزخ خواهد بود، چنانکه امام صادق(ع) فرمود: بدزبانی از جفاکاری است و جفاکار در آتش است.

* راه های درمان فحش

اندیشه و درنگ در پیامدهای زشت فحش، راه عملی درمان این بیماری است، با یادآوری مداوم آن، احساس نفرت از این رفتار، شدت می گیرد و در نهایت به ریشه کن شدنش می انجامد.

همچنین باید کوشید تا ریشه های این رفتار، نابود و غضب و شهوت سرکش رام و فرمانبردار شود، که مهار کردن این دو نیرو مایه رهایی انسان از همه آفت های زبان است. کوشش در به کار گرفتن سخنان نیکو و استفاده از گفتار خوش، راهی عملی برای درمان بیماری فحش است. عادت کردن به گفتار نیکو، ملکه زشت و ناپسند ناسزاگویی را از روان آدمی خارج می سازد.