آرشیو دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۵۰۹۵
صفحه آخر
۲۰
راپورت های میرزا ادریس

در ذکر قطعی تلگرام و بازدید جنابمان از جام جم

صبح که از خواب همایونی بیدار گشتیم، هر چه با ماسماسک همراهمان ور رفتیم که تلگرام را واکرده مقادیری خبر بخوانیم و ببینیم بر احوالات ممالک محروسه و دیگر دول چه رفته است، هی کانکتینگ می زد و اعصاب همایونی مان را مگسی کرد. به اتاق خشایار شدیم، خواب بود. با لگدی قایم که بر گرده اش کوبیدیم، بیدار شد. از جا پریده عارض شده باز چه شده تصدقت گردم؟

فرمودیم: تو غلط می کنی نصفه شب که ما می خوابیم سراغ گوشی ما می روی. شاید ما سر بریده در گالری همایونی مان داشته باشیم تو بیجا کرده ای سراغ همراه ما رفته ای!

عارض شد: تصدقت به پیر به پیغمبر ما اصلا دست به گوشی شما نزدیم. شما مگر گوشیتان رمز عبور ندارد من بدبخت چطوری سراغ گوشیتان بروم؟

فرمودیم: پس تلگرام ما چرا کار نمی کند؟

گفت: من چه می دانم؟

فرمودیم: حالا که بیدار شدی یک صبحانه تیار کن بخوریم تا ببینیم چه خاکی باید بر سرمان بکنیم؟

عرض کرد:چشم.

من بعد ذالک از جایی خبر رسید گویا ایراد تلگرام جهانی بوده و ربطی به خشایار مفلوک ندارد. صبحانه خورده بودیم که خشایار عارض شد تصدقت از روزنامه فخیمه جام جم کاغذ رسیده به مناسبت هجدهمین سالگرد انتشار اولین شماره روزنامه دعوت شده اید به تحریریه. کفش و کلاه کنید، برویم هم با حضرات ژورنالیست نازنین این عمارت آشنا گشته هم از اخبار مطلع گردید.

دیدیم پر بیراه نمی گوید. ما عجالتا برویم کفش و کلاه کنیم حاضر شویم. ببینیم چه می شود؟ یحتمل شرح ما وقع در لحظه بنگاریم فی الفور بدهیم عزیزان منتشر کنند در جوف همین شماره امروز به سمع و نظرتان خواهد رسید. زیاده فرمایش نداریم.