آرشیو پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۴۳۷۴
مناقب مرتضوی
۱۰
رباعی

چند رباعی در منقبت مولای متقیان(ع)

ساقی ست علی، پیاله می باید زد

سید علی میرافضلی

رباعی هایی که در ادامه خواهد آمد، برگرفته از کتاب «جواهرالخیال» اثر میرمحمدصالح رضوی مشهدی، ملقب به صدرالممالک (زنده در 1104ق) است. محمدصالح رضوی، فرزند میرزامحسن نواب و بانی مدرسه صالحیه مشهد (در سال 1086ق) بوده و از او غیر از این اثر، دو مجموعه دیگر به نام های لطائف الخیال و دقایق الخیال در دست است. جواهرالخیال، مجموعه ای از رباعیات شاعران دوره صفوی و پیش از آن است که در 21 باب و 104 فصل براساس موضوع و سپس ترتیب الفبایی قوافی رباعیات سامان یافته است. در جواهرالخیال حدودا 3600 رباعی از حدود 350 شاعر نقل شده است. اغلب این شعرا در سده های دهم تا دوازدهم هجری می زیسته اند و نام و شعرشان را در کمتر تذکره و تاریخی می توان یافت. از جواهرالخیال چند نسخه خطی شناسایی شده است و نسخه مورد استفاده من، به شماره 4518 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد نگه داری می شود و نسخه ای است نسبتا کامل و در اوایل قرن دوازدهم و شاید در زمان حیات مولف، توسط لطفعلی یوزباشی اوغلی به خط شکسته نستعلیق کتابت شده است. باب ششم جواهرالخیال در ذکر رباعیاتی است که در مدح و منقبت و مرثیت پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین و ائمه اطهار(ع) سروده شده و دارای 17 فصل است.

آنچه در ادامه آمده، تعدادی از رباعیاتی است که در منقبت امام علی (علیه السلام) سروده شده اند.

امامقلی بیگ چگنی (وارسته):

«وارسته»! ز دوزخ ندهد هیچ نجات

نه روزه و نه نماز و نه حج و زکات

یک خیر کفاف است تو را در عرصات

آن مهر علی است، بر محمد صلوات!

لطفعلی بیگ سامی:

از بعد نبی، هرکه ولی را نشناخت

حق نعم لم یزلی را نشناخت

آمد به علی «نمک» موافق، یعنی:

نشناخت نمک، هرکه علی را نشناخت

میرزامحمد مجذوب تبریزی:

عالی تر از آنی که علی خوانندت

والاتر از آنی که ولی دانندت

بر وحدت خود، گواه می خواست خدا

بی مثل بیافرید و بی مانندت

میرزا طاهر وحید قزوینی:

با مهر علی، طینت هرکس که سرشت

هرچند بود مسکن او، دیر کنشت

در دوزخ اگر درآورندش به مثل

جا گرم نکرده، می برندش به بهشت!

عبدالمولی:

شاها! به کف تو نسبت بحر خطاست

بحر و کرم تو از کجا تا به کجاست

آنجا که محیط کرمت موج زند

آن قطره که در حساب ناید، دریاست!

میرزا اسماعیل ناظر:

پیوسته دلم منور از حب علی است

ماننده خورشید که نورش ازلی است

منفک نشود حب علی از «ناظر»

قرآن مجید است، ولیکن بغلی است

میرزا بدیع نصرآبادی:

در مکتب آفرینش، استاد علی است

عالم همه بنده اند، آزاد علی است

آمد علی و «نمک» موافق به عدد

یعنی نمک سفره ایجاد، علی است

میرزا ابراهیم ادهم:

حیدر، جان بود و این جهان، قالب بود

بر راه زنان دین خود، غالب بود

آن روز که شد طالب دیدار کلیم

مطلوب، علی ابن ابی طالب بود

سحابی استرآبادی:

ای قبله اقلیم ولایت، کویت

محراب بلند طاق دین، ابرویت

در خانه کعبه آمدی زآن به وجود

تا روی کنند از همه جانب سویت

ملا محمد مومن قمشه ای:

دانی ز چه این چرخ کهن می گردد

نی بهر تو و نه بهر من می گردد

در گردش او، چون علی آمد به وجود

می بالد و گرد خویشتن می گردد

باعث همدانی:

من بعد به باغ ناله می باید زد

بر طرف کلاه، لاله می باید زد

«باعث»! مکن اندیشه روز عرصات

ساقی ست علی، پیاله می باید زد

ملا رحمی:

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند

بردند و به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود، ولی

ما را به محبت علی بخشیدند

نادرای زرگر تبریزی:

آن روز که میزان ابد راست کنند

صف ها ز دو سوی، نیک و بد، راست کنند

جمعی که ز بار معصیت پشت خم اند

گویند که «یاعلی» و قد راست کنند

میرزا صادق:

آن مظهر انوار جلی را بشناس

آیینه حق، شاه ولی را بشناس

هرچند به کنه او رسیدن نتوان

خواهی به خدا رسی، علی را بشناس

مجذوب تبریزی:

آن شاه قمرشکاف، با آن همه شان

از وصف تو پر بود دلش چون قرآن

از خانه کعبه آمدی سوی جهان

چون نام خدا که از دل آید به زبان