آرشیو چهارشنبه ۲۳ امرداد ۱۳۹۸، شماره ۷۱۳۲
صفحه اول
۱
اول دفتر

حملات گاز انبری

حمله به دولت و شخص رئیس جمهوری اتفاق جدیدی نیست و از فرط تکرار به امری عادی تبدیل شده است. ولی حملات روزهای اخیر علیه دولت و آقای رئیس جمهور از طریق رسانه های یک جناح خاص که مشهور به دلواپسان تندرو هستند، از نوع دیگری است. اینکه یک مستند انتقادی یا طعنه زننده علیه آقای رئیس جمهوری را بیش از 10 بار پخش کنند یا در روز پیش از تعطیلی مطلبی را علیه دولت و رئیس آن تهیه و در یک خبرگزاری منتشر کنند یا به صورت هماهنگ نسبت به تغییر مدیری که از اساس انتصاب او اشتباه بود معترض شوند، نشان دهنده نوعی از عصبانیت لجام گسیخته از جانب این مجموعه است. این حملات چند ویژگی دارد.

اولین ویژگی آنها، استفاده از رسانه هایی است که عموما از بودجه عمومی و بیت المال ارتزاق می کنند. رسانه هایی که از این بودجه استفاده می کنند به طور طبیعی باید در ذیل چارچوب منافع ملی و فراجناحی رفتار کنند. ورود آنان به رقابت های حزبی و جناحی به طوری که هزینه آنان از جیب مردم داده شود، خیانت به اموال عمومی محسوب می شود. جالب اینکه آنان فریاد مبارزه با فساد را هم سر می دهند، در حالی که رفتار خودشان یکی از مظاهر سوء استفاده و رانت است که بدترین نوع رانت ها را می توان رانت رسانه ای دانست.

ویژگی دیگر این حملات، حمایت از یک جناح و باند محدود است. تغییر یک مدیر  امری طبیعی در نظام اداری است، ولی اگر دولت نمی تواند یا صلاح نمی داند که علت تغییر را بگوید، بیشتر به دلیل رعایت ضوابط اداری و شان افراد است. ولی این امر بدان معنا نیست که دلیلی برای این تغییرات ندارند. متاسفانه در مورد انتصاب مذکور (صندوق بازنشستگی کشوری) این انتصاب از همان ابتدا اشتباه بود زیرا فردی را بدون رعایت ضوابط و مقررات اداری و نیز صلاحیت های حرفه ای منصوب کرده بودند و اکنون که وی تغییر کرده است باید از وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی تشکر کرد که اشتباه را جبران کرده است، و این نکته مفید و مثبتی است ولی چرا عده ای به طور هماهنگ به این تغییر حمله می کنند؟ به این علت که به احتمال فراوان منافع آنان دچار مشکل شده است.

اگر یک نفر از فراز سیاست به صحنه رقابت یا مبارزه سیاسی در ایران نگاه کند، بسیار متعجب خواهد شد که چگونه ممکن است که جامعه ای چنین درگیر مشکلات و تنش های خارجی و اقتصادی باشد و در عین حال عده ای بی توجه به آنها، عزم خود را جزم کرده اند تا منافع کوتاه مدت خویش را به هر قیمتی که هست حتی به قیمت از میان بردن وحدت سیاسی، تامین کنند؟  

واقعیت این است که برآیند نیروهای سیاسی ایران به جای آنکه یکدیگر را حمایت کنند و یک نیروی بزرگ تری را تشکیل دهند که در برابر زیاده خواهی های دیگران و به طور مشخص ترامپ مقاومت کنند، در حال خنثی کردن یکدیگرند و این بدترین تصویری است که از ایران به جهان مخابره می شود و امکان دیده شدن تصاویر مثبت از ایران را از میان می برد.

به نظر می رسد که ناف عده ای را در سیاست با مفهوم حمله گازانبری بریده اند و هیچ منطق و درکی جز حملات گازانبری ندارند و گمان می کنند که هر چیزی را که نمی پسندند، باید با حملات گازانبری قلع و قمع کنند. این نحوه رفتار، جزو ویژگی و طبیعت افراد غیر مسئول و کم سن و سال است، ولی معلوم نیست که چرا افراد جا افتاده و پا به سن گذاشته این جماعت جلوی این رفتار ضد ملی را نمی گیرند؟