آرشیو دوشنبه ۲۸ امرداد ۱۳۹۸، شماره ۵۴۶۰
زندگی: ایران
۱۶
تکمیلی

تلفیق علم و تجربه همکاری مادر - دختری

فریده عاطف 32 ساله است، دختر پنجم خانم عصمت پناه؛ دختری که برگ برگ خاطراتش از مادر گره خورده به کار و تلاشی بی وفقه؛ آن قدر که به ما بگوید: «از وقتی یادم می آید مادرم 5 صبح از خواب بیدار می شد و 12 شب می خوابید؛ یعنی اولین نفری بود که بیدار می شد و آخرین نفر چشم هایش را می بست و در این فاصله مدام در تلاش بود و کار می کرد، به خاطر این همه کار هم الان از نظر جسمی مشکلات زیادی دارد، اما به روی خودش نمی آورد، مثلا هر دو دستش آرتروز شدید دارد در قدیم که دستگاه شیردوشی نبود با دست شیرگاوها را می دوشید.»

 فریده از مادر خاطره زیاد دارد، اما وقتی یاد روزهایی می افتد که مادرش بدون داشتن گواهینامه رانندگی برای جمع کردن شیر به میان دامداران می رفت، می خندد و می گوید: «الان هم باورش برای ما عجیب است چطور مادر این کار را انجام می داد، چون یک مسیر ساده نبود، همه جا کوه و کمر بود و واقعا خدا با ما بود که مادر این مسیرها را به سرانجام می رساند.» فریده حالا یکی از همراهان مادر در کسب و کاری است که راه انداخته، یک همکاری مادر - دختری خوب که به پیشنهاد خود خانم عصمت پناه شکل گرفته است: «من قبلا لیسانس جهانگردی داشتم اما چون کار نداشتم، مادرم پیشنهاد کرد با او همکاری کنم برای رسیدن به این هدف هم شهریه دانشگاهم را داد و من این دفعه در رشته دامپزشکی درس خواندم و الان یک جورهایی سعی می کنیم با علم و تجربه در کنار هم امورات گاوداری را بچرخانیم.»