دیده شدن استعدادهایی که اصولا به دلیل فقر، محرومیت یا دوری از امکانات پایتخت ممکن بود هرگز دیده نشوند یکی از اتفاقات خوب و مهم «عصرجدید» بود. واقعی بودن تمام اتفاقات برنامه هم یکی دیگر از آن چیزهایی بود که باعث شد مخاطب به آن واکنش مثبتی داشته باشد. نکته اینجاست که در اکثر برنامه های کشف استعداد که در سراسر دنیا اجرا می شود اتفاقاتی غیرواقعی و به اصطلاح فیلم بازی کردن، برای برانگیختن احساسات مخاطب شکل می گیرد؛ اما در عصرجدید همه چیز از احساسات و اتفاقات مرتبط با شرکت کننده تا حتی عکس العمل داورها، واقعی بود. در واقع مردم ما برای دیدن و شنیدن حقیقت تشنه هستند و استعداد خوبی در تشخیص راست و دروغ دارند؛ دیدن این صداقت از برنامه در جذب مخاطب بی تاثیر نبود؛ البته که از مردمی بودن داورها و خود احسان علیخانی هم نباید به سادگی گذشت. اتفاقات خوبی که برای تک تک شرکت کننده ها حتی افرادی که در مراحل ابتدایی حذف شدند آرزوی قلبی تهیه کنندگان این برنامه بود که محقق شدن آن بسیار باعث خوشحالی است. واقعا تیم و عوامل حرفه ای پشت صحنه ماه ها از جان و دل برای پیشرفت شرکت کننده ها تلاش کردند و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نکردند و همین باعث شد در کنار استعداد و تلاش خود شرکت کنندگان پیشرفت و حرکت رو به جلو ی آنها تا مرحله آخر، کاملا مشهود باشد و به نظر من این فرآیند مخاطب را درگیر می کرد و باعث ایجاد رفاقت و همدلی و همراهی با این شرکت کننده ها می شد. درست مثل نهالی که به آن آب می دهی تا رشد کند و حالا که فصل میوه دادن است با اشتیاق منتظری نهالت که درخت شده بهترین میوه باغ را داشته باشد. امیدوارم در فصل های بعدی، عصرجدید ویژگی مردمی بودن و صداقت خود را حفظ کند و استعدادهای دیده نشده را کشف کند که قطعا رسالت این برنامه همین است.