آرشیو پنجشنبه ۲۱‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۲۲۲۸۰
معارف
۶
حکایت خوبان

کمک به دیگران همراه با تکریم

مردی از انصار نزد امام حسین(ع) آمد، تا از او حاجتی بخواهد، حضرت فرمود: ای برادر انصاری! آبرویت را از خواهش کردن حضوری و روبه رو، نگه دار و حاجتت را در نامه ای به من بنویس، امید است آنچه تو را شاد کند عمل کنم. ان شاءالله. او در نامه نوشت: ای اباعبدالله! فلانی از من پانصد اشرفی می خواهد و اصرار دارد آن را بگیرد، با او گفت وگو کنید که به من مهلتی بدهد. چون امام حسین(ع) نامه را خواند به منزلش رفت و کیسه ای آورد که هزار اشرفی در آن بود و به وی فرمود: با پانصد اشرفی وام خود را بپرداز و با پانصد اشرفی دیگر، زندگی خود را اداره کن و جز به یکی از سه کس حاجت خود را مبر! مرد دیندار، یا صاحب مروت و جوانمردی، و یا فرد با شخصیت. اما دیندار برای حفظ دین خود حاجتت را برآورد، و صاحب مروت از مردانگی خود شرم دارد و فرد با شخصیت می داند که تو آبروی خود را فروختی و آبرویت را حفظ می کند و حاجتت را روا می دارد.(1)

1- بحارالانوار، ج78، ص118