آرشیو یکشنبه ۲۴‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۴۴۶۳
صفحه اول
۱
سرمقاله

فرهنگ سازی یا نفرت پراکنی

عبدالکریم حسین زاده

در حالی که بارها از ما نمایندگان ملت درباره عملکرد صداوسیما سوال شده، به نظر می رسد این سازمان عملا دست به کار تخریب به جای هرگونه عملکرد و اقدام شده و این رویه را تا آنجا پیش برده که تقریبا در اغلب برنامه ها اثری از این نگاه های متکثر و متنوعی که در جامعه با آن مواجهیم، نیست؛ بلکه همه چیز در گروی خواست و تفکرات یک طیف خاص طراحی و تدوین شده و همه سرمایه های این سازمان متکی به بیت المال صرف اهداف و اغراض سیاسی و جناحی این اقلیت می شود. امروز در آستانه برگزاری یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی، شاهد آن هستیم که صداوسیما همچون یک رسانه حزبی، تمام قد وارد میدان شده و از هر ابزاری برای تخریب اصلاح طلبان و هر آنچه مقابل تفکر مدنظر مدیران این سازمان باشد، استفاده می کند. صداوسیما دیگر علنا بی طرفی را کنار گذاشته و حتی برای نمایش ظاهری منصف نیز به خرج نمی دهد. در چنین شرایطی شاید بتوان از چند وجه بر این موضوع متمرکز شد. بحث و منظرگاه نخست برای ورود به این بحث نیز همچون مباحث مشابه، بحث «حقوق شهروندی» است. به هر حال این شهروندان ایرانی هستند که از قبل هزینه های گردش کار به صداوسیما پول تزریق می کنند. این پول که از طریق مالیات تامین می شود، به معنای دقیق کلمه مصداق بیت المال است و متعلق به همه ملت ایران، نه تنها یک جریان خاص. بنابراین انتظار منطقی آن است که صداوسیما از آن همه باشد، نه یک جریان خاص. حال آنکه حتی به این رویکرد بی طرف نزدیک هم نمی شوند و این شیوه به اعتقاد من، مصداق آشکار سوءاستفاده از بیت المال است. فراموش نکنیم که همین دولت و ما در مجلس هستیم که هرسال، بودجه سنواتی و پول بیت المال را در اختیار این سازمان قرار می دهیم تا با استفاده از اقدام به فرهنگ سازی در امور مختلف کرده و سطح فرهنگی جامعه و شهروندان را ارتقا ببخشد. حال آنکه این فرهنگ سازی حلقه مفقوده در عملکرد صداوسیما است. فارغ از بحث حقوق شهروندی، بحث نظارت بر سازمان صداوسیما نیز حائز اهمیت است. نظارتی که به موجب قانون باید از طریق شورای نظارت بر صداوسیما، متشکل از نمایندگانی از قوای سه گانه انجام شود و آنچه در عرصه عمل می بینیم، متاسفانه بیش از آنکه نشانگر ضعف عملکرد این شورا باشد، نشانگر ناتوانی این شوراست. هنوز مشخص نیست که این شورا برای چه تاسیس شده، چرا گزارش سالانه نمی دهد و چرا فضا را از این دوقطبی سازی ها و تنش ها دور نمی کند. بنابراین باید در نحوه عملکرد شورای نظارت بر صداوسیما نیز تجدیدنظر جدی صورت گیرد و این درحالی است که متاسفانه هر دو نماینده مجلس در این شورا نیز تبدیل به تماشاگر اقدامات صداوسیما شده اند و خبری از نظارت شان بر این سازمان نیست. نکته دیگر خروجی و محتوایی است که صداوسیما تولید می کند. به تازگی و همزمان با برنامه «بدون توقف» که عملا به تخریب دولت پرداخت و نهاد ریاست جمهوری را ناگزیر به واکنش کرد، برنامه ای دیگر نیز علیه نهاد پارلمان و به ویژه نمایندگان عضو فراکسیون امید روی آنتن زنده تلویزیون رفت و در این برنامه، به روشنی به نمایندگانی امیدی اتهام زده شد؛ آن هم در حالی که این رسانه موظف بود به موجب قانون، به این دو نماینده خاص، یعنی خانم سلحشوری و آقای مطهری به خاطر آنکه چندروز قبل آنها را هدف اتهامات بی اساس قرار داده بود، به میزان دو برابر فرصت دفاع می داد. از دیگرسو شاهدیم که یک نماینده اصولگرا به جای آنها که باید دعوت شوند، به این برنامه می روند و این آقا، داد سخن می دهد که ما قانونی برای ورود زنان به استادیوم نداریم و عدم موافقت با ورود زنان به استادیوم به دلیل فضای نامناسب فرهنگی روی سکوهای استادیوم است. پرسش اینجا است که وقتی این همه هزینه و بودجه در حوزه فرهنگ خرج می شود، وقتی صداوسیما این همه از بیت المال سهم دارد، آیا باید هنوز دغدغه این را داشته باشیم که به زنان جامعه در محیط های عمومی توهین شود. مگر نه آنکه وظیفه همین دستگاه های فرهنگی است که فضای فرهنگی جامعه را ارتقا بدهند، البته شخصا معتقدم جامعه ما به لحاظ فرهنگی به مراتب محترم تر و والاتر از آن است که صداوسیما بطور ناروا درباره اش ادعا می کند. اما بر فرض محال که این ادعای صداوسیما صحیح باشد، چه کسی باید پاسخ دهد که این همه پول کجا خرج شده که تبدیل به رواداری و حرمت داری در مکان های عمومی همچون استادیوم های ورزشی نمی شود. آیا مردم ایراد دارند یا ما مسیر را اشتباه رفته ایم؟! امروز صداوسیما فرسنگ ها با اهدافی که برای آن تعریف شده، فاصله دارد و به جای فرهنگ سازی، اقدام به نفرت پراکنی و دوقطبی سازی می کند. البته ممکن است در راستای اغراض شخصی و جناحی پشت پرده و غیرعلنی خود، دستاوردها و کارنامه ای قابل قبول داشته باشند اما این کارنامه هیچ نسبتی با آنچه باید باشد، ندارد.