آرشیو پنجشنبه ۱۴‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۳۵۱۸
صفحه آخر
۱۶
پیشنهاد

خاک سرد، خاک سرخ

تهمینه منزوی

«جزیره»؛ خاکی جدامانده از سرزمین اصلی، تک افتاده! باری از تنهایی بر دوش! تنهایی غریبی که از او هویتی ساخته متفاوت و نه از جنس موطن اصلی!

همان اندک فاصله مکانی، به غریب ترین شکل ممکن او را اسیر کرده. او را تغییر داده. احوالاتش را شبیه همه جداماندگان کرده! ایمانش، اعتقادش، غم و شادی اش همه از جنس دیگری است. به شکل دیگری است متفاوت با به هم پیوستگان. از جنس تنهایی... .

اجرای پروژه خاک سرد، خاک سرخ را در جزیره ای در جنوب ایران آغاز کردم؛ جزیره هرمز با وسعت 42 کیلومتر مربع و جمعیتی حدود شش هزار نفر. در هرمز کوه ها پوشیده از سنگ های رسوبی اند و لایه های گدازه های آتش فشانی خاک را سرخ می نمایانند. خاک سرخ هرمز نه فقط زیبا و افسونگر است؛ ویژگی های این جزیره مرا بر آن داشت تا پروژه ا م را در مقیاسی بزرگ تر دنبال کنم و درصدد یافتن مکانی برآمدم که در تقابل با هرمز باشد.

جزیره سوالبرد در شمال نروژ که حدود دو هزار نفر سکنه دارد، مشخصاتی را که به دنبالش بودم، داشت.

دو جزیره هرمز و سوالبرد در گذشته مناطق استراتژیکی محسوب می شدند. هرمز پیش از انقلاب منطقه ای پررفت و آمد و البته در دوره ای هم مستعمره پرتغال بود؛ بخش بزرگی از سوالبرد نیز تبعیدگاه و منطقه مانور روسیه بوده است.

در واقع تفاوت میان این شهر کوچک، در یکی از شمالی ترین نقاط کره زمین و جزیره ای در جنوب ایران اساس این پروژه است؛ تفاوتی که نه تنها در ویژگی های طبیعی پررنگ جلوه می کند، بلکه سبب می شود این مجموعه عکس روزمرگی های ساکنان، فرهنگ و بافت اجتماعی این دو شهر را نیز دربر بگیرد.