آرشیو سه‌شنبه ۲۶‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۷۱۵۸
صفحه آخر
۱۶
نمایش روز

نورافشانی ماه بر فراز ویرانی

سعید طباطبایی (نویسنده)

«امروز روز خوبی است برای مردن» نمایشی است به کارگردانی کمال هاشمی که این روزها در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر در حال اجرا است. نمایشی از هر سو متفاوت که پیش از هر چیز با نامش ما را به مواجهه فرا می خواند.

«امروز روز خوبی است برای مردن» اصطلاحی در زبان انگلیسی است و اغلب در مورد مواجهه مشتاقانه با جنگ های میهن پرستانه به کار می رود. در این نمایش هر چند پیامدهای جنگ موضوع اصلی است، اما اشتیاق مواجهه، مواجهه مخاطب است با اثری که از فروپاشی و زوال سخن می گوید. نخستین مواجهه مخاطب، پس از آنکه در سالن می نشیند؛ پرده شفافی است که صحنه را به دو بخش تقسیم کرده است. بخش جلویی پرده، قاب سینما می شود و بخش پشتی، جایگاه ایفای نقش دو بازیگر نمایش. از همین جا است که مخاطب در این نمایش با تلفیق سینما و تئاتر روبه رو می شود و تا آخر با آن مواجه خواهد بود.

بازیگران هم بر پرده حضور دارند و هم بر صحنه و از قاب این دو رسانه با هم به گفت وگو می پردازند. روایت نمایش در هر دو قاب به موازات پیش می رود. روایت مواجهه دو انسان در خانه ای رو به ویرانی، روایت دو انسان که هر دو به نحوی متفاوت از جنگ و وطن گریخته اند و اینک با هم و با گذشته خویش مواجه می شوند. گذشته ای که هم برایشان نوستالژیک است و هم سرنوشت شان را دستخوش ویرانی کرده است. یلدا از مهاجرت بازگشته تا پس از سال ها هم خانه پدری و وطن را دوباره ببیند و هم اگر فرصت شد فیلمی بسازد. اما مونا که دختری جنگ زده است از مشکلات بی شمارش گریخته و از خانه کودکی یلدا سر درآورده است، جایی که مواجهه اتفاق می افتد و روایت شکل می گیرد. جایی که احساسات درونی این دو شخصیت در این مواجهه رخ می نماید و کنش روایی تحقق می پذیرد. اما مواجهه در این نمایش یک ساعته به همین جا ختم نمی شود. رفتن مونا، ماندن یلدا و فروپاشی خانه پایان کار نیست. پایان، مواجهه امید است با زوال. مواجهه نورافشانی ماه است بر فراز ویرانی. مواجهه ای که همچنان مخاطب آگاه را به چالش می کشد و در خانه پرسش می گذارد.