آرشیو چهارشنبه ۲۷‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۴۴۶۶
صفحه اول
۱
سرمقاله

مذاکره؛ اهرم فشار امریکا

محمدجواد جمالی نوبندگانی

امروز و در شرایط کنونی جهان که به لطف اقدامات غیرقانونی و خلاف موازین ایالات متحده امریکا به سمت بی نظمی حرکت می کند، یکی از نکات مثبت و البته برجسته نظام جمهوری اسلامی، هماهنگی و همراهی تمام گروه های سیاسی در رابطه با موضوع مذاکره با ایالات متحده است. امروز اکثر عقلا و بزرگان و مسوولان جمهوری اسلامی بر سر عدم مذاکره با واشنگتن تفاهم دارند و بیانات روز گذشته رهبری انقلاب اسلامی نیز که پیش تر از سوی رییس جمهوری و وزیر امور خارجه مطرح شده بود مهر تاییدی بود بر همین مدعا. بیانات روز گذشته رهبری همچنین به وضوح از تمایل جمهوری اسلامی برای ارتباط با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت پرده برداشت ولی در شرایط کنونی به عقیده نگارنده، ایالات متحده و هیات حاکمه اش نه تنها از آمادگی های لازم برای مذاکره با تهران برخوردار نیستند بلکه عملا تمایلی به آن نیز ندارند. امروز آنچه بیش از هر مورد دیگری درباره سیاست خارجی امریکا نظرها را به خود جلب می کند، از هم گسیختگی و نبود انسجام در گفتارها و اقدامات مسوولان این کشور است، به طوری که گاهی با پیش شرط از مذاکره سخن می گویند و روز دیگر 180 درجه از گفته قبلی خود بازگشته و از آمادگی این کشور برای مذاکره بدون پیش شرط با تهران دم می زنند. در میان این ازهم گسیختگی ها آنچه به صورت هماهنگ از کلام مقام های مختلف امریکایی مشخص است، موضوع فشار حداکثری بر ایران است. نگارنده معتقد است همان طور که رهبری گفتند گفته های نه چندان هماهنگ امریکایی ها درباره مذاکره با ایران در همین راستاست، بدین معنا که آنها خواستار مذاکره با تهران با حفظ فشارها و تحریم ها هستند تا همزمان بتوانند ادعا کنند که راهبرد فشارحداکثری منجر به تسلیم جمهوری اسلامی و حضور مقامات این کشور پای میز مذاکره شده است. در واقع ایالات متحده و دولتمردان فعلی این کشور در شرایط کنونی نه تنها مذاکره را به عنوان راه حل پایان مناقشات و تنش ها نمی بینند بلکه قصد دارند از آن به عنوان راهبردی برای حفظ فشار بر تهران و حتی افزایش این فشارها استفاده کنند. آنها از مذاکره با تهران دم می زنند ولی همزمان اقدام به تحریم عالی ترین مقام دیپلماسی جمهوری اسلامی یعنی وزیر امور خارجه می کنند. این تناقض گفتار و عمل آنان نه تنها از فقدان صداقت در کاخ سفید خبر می دهد بلکه همزمان می توان آن را به عنوان انداختن توپ در زمین ایران تعبیر کرد. با این حال نگارنده معتقد است که در شرایط کنونی آنچه باید مورد تاکید رسانه ها و مسوولان اجرایی به ویژه دولتمردان ایران قرار گیرد، جلوگیری از شرطی شدن جامعه و اقتصاد است. امروز دستگاه تبلیغاتی واشنگتن با استفاده از ابزارهای بی شمار خود گاه و بی گاه موضوع مذاکره را پیش کشیده و به همین واسطه تلاطم هایی را در جامعه و اقتصاد ایران ایجاد می کند. این موضوع باید به صورت جدی مورد بررسی دولت قرار گیرد تا جنگ روانی آنان تاثیری بر اقتصاد ایران نگذارد. جنگ روانی که خود به عنوان بخش قابل توجهی از راهبرد فشار حداکثری بر ایران ایفای نقش می کند و لازم است همانند دو ماه گذشته، به جد مدیریت شود تا جامعه ایران به سلامت از توطئه ها عبور کند.