با این که ایزدی ها همواره در مناقشات عراق تحت ستم بودند، اما نه پدر و مادر نادیا که سال 1993 شاهد به دنیا آمدن او در کوچو روستای ایزدی های منطقه سنجار عراق بودند و نه حتی خودش وقتی روز اول تحصیل پا به مدرسه گذاشت و آرزو کرد معلم شود و یک آرایشگاه زنانه هم برپا کند، نمی توانستند چنین سرنوشتی را پیش بینی کنند.

سال 2014 داعش به کوچو آمد و نسل کشی هایی که به راه انداخت زندگی نادیا و مردمش را برای همیشه تغییر داد. او سه ماه اسیر داعش بود و در این سه ماه با وحشیانه ترین رفتارها مواجه شد. سکه برای نادیا مراد اما روی دیگری هم داشت او در نهایت توانست فرار کند و خودش را به باقیمانده خانواده اش برساند و سپس به آلمان فرار کند.