عکس نوشت
حالا سال هاست که پدر شعر نو در خانه اش در یوش در خاک آرمیده است. با این همه مشتاقان اندیشه ها و آثار پدر شعر نو فارسی نگران خانه او در تهران هستند که این روزها در حال ویرانی است و نیاز به بازسازی دارد. خانه ای که انگار خود نیما هم در شعر و در نامه هایش، آینده اش را پیش بینی می کرد. نیما در شعرش می نویسد: «در و دیوار به هم ریخته شان، بر سرم می شکند!» و سال 1334 در یادداشت های روزانه اش درباره این خانه و مرارت های ساخت آن و سروکله زدن با مامورهای شهرداری می نویسد: یک خانه محقر ساختم و بالاخره به زنم بخشیدم. در سر دیوار آن هنوز مرافعه است و می خواهند در خانه را مسدود کنند.» او تقریبا هر روز از مراحل پیشرفت خانه ای که نزدیک به خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور بود چیزهایی یادداشت می کرد و همین نشان می دهد که نیما با این خانه از اول دردسر کشید و حالا بعد از خودش، دوست داران نیما و فرهنگ و ادبیات فارسی باید نگران خانه باشند. یک بار دیگر در همین یادداشت ها می نویسد: «مرافعه در سر دیوار خانه داریم. بنایی حوض هم هست. وقت من بسیار عاطل و باطل می گذرد.»