آرشیو یکشنبه ۳۱‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۷۱۶۲
صفحه آخر
۲۰

عکس نوشت

حالا سال هاست که پدر شعر نو در خانه اش در یوش در خاک آرمیده است. با این همه مشتاقان اندیشه ها و آثار پدر شعر نو فارسی نگران خانه او در تهران هستند که این روزها در حال ویرانی است و نیاز به بازسازی دارد. خانه ای که انگار خود نیما هم در شعر و در نامه هایش، آینده اش را پیش بینی می کرد. نیما در شعرش می نویسد: «در و دیوار به هم ریخته شان، بر سرم می شکند!» و سال 1334 در یادداشت های روزانه اش درباره این خانه و مرارت های ساخت آن و سروکله زدن با مامورهای شهرداری می نویسد: یک خانه محقر ساختم و بالاخره به زنم بخشیدم. در سر دیوار آن هنوز مرافعه است و می خواهند در خانه را مسدود کنند.» او تقریبا هر روز از مراحل پیشرفت خانه ای که نزدیک به خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور بود چیزهایی یادداشت می کرد و همین نشان می دهد که نیما با این خانه از اول دردسر کشید و حالا بعد از خودش، دوست داران نیما و فرهنگ و ادبیات فارسی باید نگران خانه باشند. یک بار دیگر در همین یادداشت ها می نویسد: «مرافعه در سر دیوار خانه داریم. بنایی حوض هم هست. وقت من بسیار عاطل و باطل می گذرد.»