آرشیو شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸، شماره ۵۵۰۱
صفحه آخر
۲۰
خود نویس

خدا قوت پهلوان!

حامد عسکری

 آقا سعدی خودمان یک بیتی دارد که فرموده است: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل  اگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم عکس هایش را که دیدم اولین چیزی که به ذهنم رسید همین بود. خیلی جگر می خواهد بلند شوی بکوبی بیایی یک تنه ورزشگاه آن هم نه خشک و خالی! با پرچم کشورت و بلندگوی سبزی فروشی و طبل و لباس تیم ملی ات! یکه و تنها، خشک و خالی یک نفره بیایی بنشینی و 90 دقیقه به قول امروزی ها بی وقفه تشویق کنی و آخر بازی هم با رویی گشاده وقتی خبرنگار می آید سراغت بگویی باختیم و باید تلاشمان را زیاد کنیم و یاد بگیریم و هی تمرین کنیم. خیلی ها عکسش را استوری کردند و پست کردند یا خندیدند یا ای وا... گفتند. به علی آقا، دبیر ورزشی روزنامه می گویم: این چه نوبری بود؟ می گوید. تیم ملی کامبوج سه سال است یک مربی ژاپنی دارد به اسم آقای هوندا. می گوید خیلی مربی خوبی است. می گوید این سه سال را وقت گذاشته و فقط اخلاق و جنبه و فرهنگ باختن و شعور حرفه ای بودن یاد داده. می گوید دیدی بعد از 14 تا گل، مربی شان آمد سمت مربی ما و دست داد و گفت حاضریم پس فردا هم بازی کنیم و یاد بگیریم. قصه همین است. خیلی ها از باخت می ترسیم و اصلا روحیه مان را برای باخت هیچ وقت حاضر نکرده ایم. مهم هم نیست در چه سطح و طبقه ای هستیم. همه مان حداقل وقتی صاحب توپ بوده ایم و در کوچه بازی کرده ایم یار خوب ها را برداشته ایم. همه مان حداقل یک بار در دوران دانش آموزی وقتی نمره کم گرفته ایم انداخته ایم گردن در و دیوار... نمی گویم پوست کلفت شویم و برد و باختمان یکی باشد و ککمان نگزد نه. عرضم این است تمام تلاشمان را بکنیم که نبازیم. از تلاش خسته نشویم و اگر روزی جایی باختیم و بد هم باختیم نزنیم زیر میز و همه مقصر باشند جز خودمان. این جمله ها برای شما آشنا نیست؟ امتحان چطور بود؟ 20 گرفتم! همان آدم یک امتحان دیگر امتحانت نتیجه اش اومد: آره 12داد نامرد!