آرشیو سه‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸، شماره ۴۵۰۸
جلد دوم
۷
یادداشت

دست کمی از اوکتاویو پاز ندارد

عبدالله کوثری

هر کدام از کتاب های کارلوس فوئنتس جهانی از آن خود دارند. هفت اثر را از او ترجمه کرده ام که از نظرم آثاری مهم هستند. از میان بیست وچند رمان فوئنتس، شانزده اثر را خوانده ام و این هفت اثر را برای ترجمه انتخاب کردم.

هر کدام از این آثار از جایگاهی در ادبیات امریکای لاتین برخوردارند. بطور مثال «آئورا» با آن حجم کمی که دارد از محبوب ترین آثار ادبیات امریکای لاتین در ایران شناخته شده است. از سوی دیگر «پوست انداختن» که گمان می کردم دشوار است و اینکه اساسا کتاب دیرهضمی است شش باری تجدید چاپ شده است. «گرینگوی پیر» هم همینطور. این تجدید چاپ ها نشان دهنده اهمیت این آثار است.

معتقدم کتاب هایی که از فوئنتس ترجمه کرده ام جنبه های گوناگون توانایی های نه فقط یک نویسنده بلکه رمان نویسی استاد و متفکر را نمایان می کند. قصد ندارم بگویم فوئنتس در ردیف اوکتاویو پاز قرار می گیرد اما دست کمی از او ندارد. فوئنتس در جایی گفته بود که شاگرد اوکتاویو پاز بوده اما حالا می بینیم که از لحاظ تنوع اندیشه دست کمی از این نویسنده نداشت.

فوئنتس در کتاب «از چشم فوئنتس» نشان داده است چه تسلط شگفتی بر کل دنیای ادبیات و هنر جهان دارد. یکی از مهم ترین کتاب هایش از نظر من، همین اثر است که برای نوشتن آن آثار شش نویسنده بزرگ جهان را، از سروانتس تا دیدرو، خواند و تفسیرشان کرد. هر کس که می خواهد این نویسنده ها را بشناسد این کتاب راهگشاست. در نتیجه فوئنتس ادبیات و هنر دنیای غرب را بیشتر از هر غربی خوانده و دیده و می شناسد. در عین حال او در سیاست و دیپلماسی فعالیت می کرد. سفیر مکزیک در فرانسه بود، مقالات سیاسی بی شماری نوشت و در مجموع انسان چندجنبه ای بود. با ترجمه آثارش سعی داشته ام هر کدام از این جنبه ها را معرفی کنم. منتها مساله این است که شاهکار فوئنتس به نام «زمین ما» یا «Terra Nostra» را که برخی فصل هایش یقینا با مشکل انتشار روبه رو خواهد شد، ترجمه نکرده ام. در حالی که بسیاری از ادیبان این اثر را جزو شاهکارهای ادبیات امریکای لاتین می دانند.