آرشیو چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸، شماره ۳۵۷۰
صفحه اول
۱
سرمقاله

وداع مورالس با سرزمین آرزوها

دکتر فریدون مجلسی (تحلیلگر بین الملل)

می گویند عشق به قدرت نه فقط لذت بخش، بلکه اعتیادآور است. این نکته درباره مورالس، رئیس جمهور مستعفی بولیوی، صدق می کند. او در سال 2005 به عنوان نخستین رئیس جمهور بومی کشورش با گرایش سوسیالیستی برگزیده و از 22 ژانویه 2006 مشغول به کار شد. قانون اساسی بولیوی اجازه می داد رئیس جمهور برای دو نوبت پنج ساله انتخاب شود. اصلاحیه ای به او اجازه داد برای بار سوم هم انتخاب شود. مورالس در کشورش محبوب بود و خدماتی به سود طبقات ضعیف و آسیب پذیر انجام داد. اما اعتیاد به قدرت مورالس را نیز اسیر خود کرد. در سال 2016 کوشید قانون اساسی بولیوی را اصلاح کند تا بتواند برای بار چهارم نیز انتخاب شود. این پیشنهاد به رفراندوم گذاشته شد و رای نیاورد؛ موضوعی که نشان می دهد نظر مردم به هر دلیل از او برگشته بود. مورالس به جای اینکه نتیجه آرای مردم را بپذیرد، به دیوان عالی شکایت برد؛ به دادگاهی که اکثر اعضایش در دوران طولانی ریاست جمهوری مورالس گمارده او بودند. آن قضات چنین رای دادند که اگر به رئیس جمهور اجازه شرکت در انتخابات داده نشود، حق حقوق بشری او مخدوش می شود؛ به عبار ت دیگر با ژستی پست مدرن که حقوق بشر را بالاتر از قانون اساسی قرار می داد، رای ملت را باطل کردند!

محدودیت بقای در قدرت که باید اعتبار آن را برای جرج واشنگتن، نخستین رئیس جمهور آمریکا، قائل شد که وقتی برای بار سوم به او پیشنهاد دادند، با وجود محبوبیتی که داشت گفت: من جرج واشنگتن هستم، نمی خواهم کینگ جرج بشوم. 

کینگ جرج یا جرج سوم پادشاه انگلیس بود که واشنگتن برای استقلال کشورش با ارتش او جنگیده بود. این سخن نشان می دهد او به درستی دریافته بود بقای در قدرت موجب می شود یک فرد نزد خود به نوعی احساس برتری شاهانه کند، در صورتی که اگر قرار باشد در پایان یکی، دو دوره به خانه اش بازگردد، این چشم انداز بازگشت به خانه، یعنی ادامه زندگی متعارف، او را ناچار می کند انسانی متعارف بماند. حکم ناموجه دادگاه عالی بولیوی مردم را به خشم آورد؛ به ویژه برای آنکه رئیس جمهور بومی و مردم گرا تدریجا به آسمان خراش مدرنی مجهز به فرودگاه چرخ بال بر بام و امکانات زندگی مدرن اشرافی از زمین تنیس اختصاصی تا سونا و جکوزی و تجهیزات زندگی گرم و نرم کوچ کرده بود. ادامه تظاهراتی که قطعا در میان کشورهای رقیب هم حامیانی داشته است، موجب شد در روزهای اخیر نیروهای پلیس نیز به شورشیان بپیوندند. پس از آن بود که فرمانده ارتش بولیوی به مورالس اعلام کرد میهمانی به پایان رسیده و زمان رفتن است و مورالس و معاونش که عملا امکانی برای بقای در قدرت نداشتند، با این استدلال که مایل به خون ریزی نیستند، استعفا دادند. مورالس با انتشار پیامی در توییتر گفته که به مکزیک پناه برده است. وزیر خارجه مکزیک پیام داده بود مورالس می تواند به آن کشور پناهنده شود. رئیس جمهور مستعفی همچنین تاکید کرده است که با «قدرت و انرژی بیشتر» به بولیوی بازخواهد گشت. ژانین آنز، معاون دوم سنا و از مخالفان دولت مورالس، وارد شهر لاپاز شده و اعلام کرده است می خواهد کنترل اوضاع را در دست بگیرد. او بعد از ورود به پایتخت بولیوی، ازسوی ارتش به پارلمان منتقل شده است. این نشانه بدی نیست. نشان بد این بود که فرمانده ارتش که پیشنهاد استعفا را داده بود خودش خواستار قدرت می شد. حالا این کشور، در آستانه تحولاتی است که احتمالا نقش ایالات متحده در آن، پررنگ تر از هر زمانی خواهد بود.