آرشیو سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸، شماره ۴۵۲۶
سیاست
۴
تاریخچه ترورهای موساد : برخیز و اول بکش (330)

فصل سی ام: «هدف حذف شد اما عملیات شکست خورد» مردی به نام صالح شحاده

رونن برگمن مترجم: منصور بیطرف

زمانی که آوی دیچتر کارشناس پرونده در شین بت بود، از مردی به نام صالح شحاده که فعال اجتماعی از نوار غزه بود، بازجویی می کرد. شحاده بیست و چهارساله بود، اهل شهرک بیت حنون در شمال غزه. دانش آموز باهوشی که در همان جا درس خواند و برای مهندسی و مطالعات اجتماعی از سوی دانشگاه های ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی پذیرش گرفت، اما خانواده شحاده فقیر بود و او تصمیم به مطالعه در امور اجتماعی در اسکندریه مصر گرفت. زمانی که فارغ التحصیل شد، شغلی در آلاریش، در شبه جزیره سینا که در نزدیکی مرز غزه بود، گرفت.این همان جایی بود که در سال 1977 توجه دیچتر را برای بار اول به خودش جلب کرد. دیچتر گفت: «او متفاوت بود. آراسته و یک کیف

جیمز باندی با خود حمل می کرد. در کل او یک تاثیر خوبی برجای می گذاشت.» دیچتر فکر کرد که او قادر خواهد بود تا شحاده را به عنوان یک عامل یا همکار استخدام کند.موردی رخ نداد تا آن دو با هم دیدار کنند.شحاده بعد از 5 سال کار در خدمات شهری به دانشکده دانشگاه اسلامی غزه ملحق شد و بعدا به یک استادیار ارتقا یافت و در همان حال هم به عنوان واعظ در یکی از مساجد شهر وعظ می کرد. او در سیر فعالیتش با شیخ یاسین، بنیانگذار حماس دیدار کرد. آن دو خیلی به هم نزدیک شدند. شحاده شیفته کاریزمای یاسین، دانشش و دیدگاهش در بنا نهادن حکمرانی مسلمانان در تمامی سرزمین فلسطین قرار گرفت. یاسین در شحاده هم مردی را با فرماندهی قابل توجه و مهارت های مدیریتی یافت. یاسین برای شحاده راز بزرگی را فاش کرد اینکه او پشت خرقه کار رفاهی و فعالیت مذهبی، در نظر دارد یک ابزار نظامی تروریستی را برای عملیات علیه اسراییل برپا کند. شحاده رییس این پروژه شد. او در اولین یورش علیه حماس (که در آن زمان یک نام دیگری داشت) در سال 1984 بازداشت و محکوم که پس از دو سال از زندان آزاد شد. او دوباره در سال 1988 بازداشت شد و در ارتباط با تعداد زیادی از حملات تروریستی به 10 سال زندان محکوم شد. اما او حتی از زندان هم شاخه نظامی حماس را فرماندهی می کرد.

توضیح: استفاده از واژه تروریست های فلسطینی برای حفظ امانت در ترجمه است نه اعتقاد مترجم و روزنامه