آرشیو سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸، شماره ۴۵۲۶
صفحه آخر
۱۶
زیر ذره بین

نوشتن علیه همه چیز

علی مسعودی نیا

آن دسته از نویسندگان اروپایی و امریکایی که حوالی جنگ جهانی اول چشم به جهان گشودند و جنگ جهانی دوم و تبعاتش را به طور مستقیم یا غیرمستقیم تجربه کردند، تقریبا همگی خصلتی مشترک دارند؛ رویکردی انتقادی نسبت به وضعیت بشر. رومن گاری یکی از شاخص ترین چهره های این دوران است؛ نویسنده ای که خود نیز دیپلمات است و به شدت اوضاع سیاسی جهان را رصد می کند و سوژه های خود را از متن رویدادهایی انتخاب می کند که دنیا را دگرگون کردند. رومن گاری یک منتقد بالفطره است که با طنزی گزنده، انسان و سیاست و نهادهای اجتماعی قرن بیستم را به نقد می کشد. هم جنگ و جنگ افروزان را سرزنش می کند، هم مکانیسم استثماری و استعماری اروپا را به شدت محکوم می کند، هم مکانیسم ناکارآمد سازمان ملل را به سخره می گیرد و هم نظام هالیوود و نژادپرستی در امریکا را به شکلی هولناک توصیف می کند. در رمان بسیار هیجانی و سیاسی «خداحافظ گاری کوپر» تقریبا آمیزه ای از تمام این نارضایتی و عصیان را کنار هم می بینیم. وقتی آثار او را در نمایی دور و از طریق عصاره درون مایه شان در ذهن مرور می کنیم، به نظر می رسد که او با همه چیز، از جمله با خودش، مخالف است. تمامی ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجادشده در جهان مدرن را عبث و مضحک می انگارد و امیدی به رستگاری انسان ندارد. شاید با چنین برداشتی به این نتیجه برسیم که او نوعی تفکر آنارشیک را نمایندگی می کرده؛ اما طرفه آن جاست که او در «لیدی ال» حتی آنارشیسم را هم ملامت و مسخره می کند. از این منظر او را باید شخصیتی منحصر به فرد دانست. نویسنده ای که جز ارزش های بنیادین حیات بشری، به هیچ مرام و مسلکی اهمیت نمی دهد. این خلوص انسان گرایانه را حتی در میان نویسندگان هم دوره او هم به ندرت می توان دید. چنین است که همواره خواندن آثار رومن گاری، چیزی بیش از یک مطالعه سرگرم کننده است. او برای خواننده نکته ای از نکات بغرنج انسان مدرن را مطرح و واکاوی می کند و او را به تحیر و تامل وا می دارد و افق هایی تازه را می گشاید.