آرشیو چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸، شماره ۹۶۴۹
صفحه اول
۱
سرمقاله

امنیت در گرو سرمایه اجتماعی

سید محمد بحرینیان (جانشین سردبیر)

مثل برخی دستگاه های کشور و متولیان آن ها، مثل کودک خردسالی است که الماس بزرگ و گران قیمتی در دست دارد و چون قدر و ارزش آن را نمی فهمد، هرازگاهی الماس از دستش بر زمین می افتد و گوشه ای از آن خراشیده می شود. سرمایه بزرگ اجتماعی و میزان اعتماد و مشارکت و نشاط سیاسی در کشور ما، برای بسیاری از ملل و حکومت های دنیا، آرزویی است که چه بسا برایشان دست یافتنی هم نباشد، اما عده ای با این سرمایه عظیم در کشور چه می کنند؟

یک. در شیوه اجرای طرح گران شدن قیمت بنزین و نحوه اطلاع رسانی و پیوست های اجتماعی و رسانه ای آن سخن بسیار رفته است که قصد تکرار آن ها را ندارم، اما نحوه برخورد دولت با ماجرا پس از فروکش کردن ناآرامی ها به هیچ وجه درشان یک نظام مردم سالار نیست. کسانی که در رقابت های انتخاباتی، با کنایه به رقبا می گفتند «شما زبان دنیا را می فهمید؟ شما که زبان ملت خود را هم نمی دانید»، با عملکرد چند سال اخیر خود نشان دادند که نه زبان دنیا نه زبان ملت خود و نه حتی حداقل های موردنیاز برای راضی نگاه داشتن هواداران خودشان را هم نمی دانند. به فرض که رئیس جمهور محترم، اصلا در جریان روز آغاز طرح نبوده، حال چه نیازی به بر زبان آوردن این مسئله و به رخ کشیدن بی تدبیری و سوزاندن دل خانواده هایی است که در این ماجرای تلخ، خسارت جانی یا مالی دیده اند. گویی دولت با خیال راحت از این که مسئله به یک بحران امنیتی تبدیل شده، مطمئن است که هرکه معترض و منتقد هم باشد از سر ضرورت و برای مصلحت بالاتر که همان حفظ امنیت مردم است، زبان در کام می کشد و هیچ چیز نمی گوید. بحران امنیتی و  آشوب های خیابانی تمام شد، آری! اما با اعتمادهای ازدست رفته و ناراحتی بخش وسیعی از مردم چه می کنید؟ شخصا معتقدم باید میزان خسارت ها در این غائله، با کارشناسی دقیق، مشخص گردد و تمام عوامل مقصر و بلکه قاصر در آن، در دادگاه یا حداقل در محضر رسانه ها پاسخگو باشند.

دو. به واسطه سال ها پایمردی ملت، رهبری الهی امام و رهبری و خون هزاران شهید، نظام اسلامی از مرحله ای عبور کرده که در هر غائله ای، فورا از قوه قهریه استفاده کند. حساب عوامل و رابطان سرویس های خارجی و گروهک های ضدانقلاب از ملت جداست، اما این دقیقا وظیفه مجموعه های انتظامی و امنیتی است که با رصد دقیق و سیاست های حرفه ای، به گونه ای عمل کنند که مردم عادی در این قضایا، کمترین آسیب را ببینند، نه آن که طراحان و صحنه گرداناناز چنگ قانون بگریزند و کارگر و دانشجو و جوان بیکار و معترض، بازداشت شوند. ازسوی دیگر، به نظر می رسد در سال های گذشته، سازمان ها و تهدیدات خارجی، مرتبا در نرم افزار و ابزار به روز شده اند، درصورتی که به نظر می رسد راهبرها و آموزش های انتظامی و امنیتی ما متناسب با این فضا به روز نشده اند.

سه. سخنگوی محترم قوه قضائیه اعلام کرده است که در پی حوادث گرانی بنزین، همچنان، فقط در تهران، 300 نفر بازداشت هستند. هرکس که عامل غارت و جنایت و سوزاندن پمپ بنزین و بانک و اموال عمومی و خصوصی بوده، از رسانه ملی به مردم معرفی شود و مورد مجازات قرار گیرد، اما واقعا آیا تمام بازداشت شدگان، عامل سرویس های بیگانه بوده اند؟ اگر این است و سرویس های خارجی، در هر شهر ما این همه جاسوس و رابط و عامل عملیاتی و خیابانی دارند پس متولیان حوزه امنیت در کشور چه می کنند و اگر این نیست و بسیاری از بازداشت شدگان، تحت تاثیر القائات و هیجان بوده و بی گناهند، لازم است هرچه زودتر به جمع خانواده هایشان برگردند.

چهار. مهم ترین نکته، آن است که هر کس در هرکجای این کشور در حال فعالیت است، مراقب باشد به واسطه عملکردش سرمایه اجتماعی این کشور که حاصل 40 سال ایستادگی ملت است، خدشه دار نشود. تصور نکنیم  با پایان یافتن آشوب خیابانی، همه چیز تمام شد. طرح بنزین و سایر طرح ها، همچنان نیاز به گفت وگوی بی پرده مسئولان با مردم دارد.