آرشیو پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸، شماره ۳۵۸۹
صفحه اول
۱
بازتاب

پاسخ به «شرق» درباره انتقال آب دریای مازندران به سمنان

پیرو درج یادداشتی با عنوان تبعات انتقال آب دریای مازندران به سمنان به تاریخ ششم آبان 1398 خواهشمند است دستور فرمایید بر اساس قانون مطبوعات، پاسخ این سازمان در همان صفحه منتشر شود.آب در فرایند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش عمده دارد و امنیت غذایی و کیفیت زندگی مردم در گرو تامین آب کافی و سالم است. بر اساس قانون توزیع عادلانه آب و به تاکید ماده 21 این قانون، «تخصیص و اجازه بهره برداری از منابع عمومی آب برای مصارف شرب، کشاورزی، صنعت و سایر موارد منحصرا با وزارت نیرو است». بر این اساس و به منظور جلوگیری از تشدید تنش های آبی در استان سمنان و تامین نیاز شرب و صنایع منطقه، وزارت نیرو پروژه انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی را در دستور کار قرار داده است. سازمان حفاظت محیط زیست در راستای عمل به وظایف خود، گزارش ارزیابی زیست محیطی ارائه شده توسط طراحان این پروژه را از لحاظ رعایت الزامات زیست محیطی مورد بررسی قرار می دهد. گزارش ارزیابی و برنامه مدیریت زیست محیطی تنظیم شده برای طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی شامل پیش بینی اثرات نامطلوب زیست محیطی ناشی از اجرا و بهره برداری پروژه، راهکارهای کاهش، حذف، جبران و یا احیا و بازسازی محیط از این اثرات، برنامه پایش زیست محیطی در محیط های مختلف دریایی و خشکی و آموزش زیست محیطی است. طبق اعلام گزارش فوق، به منظور برآورد خسارات وارده در پی اجرای طرح مسیر انتقال آب نکا-ری بر محیط طبیعی، شناسایی انواع مختلف تیپ های گیاهی، جنگل های هیرکانی و گونه های مهم گیاهی اثرپذیر در طول مسیر انتقال انجام شده است. بر این اساس، 54 کیلومتر از مسیر 293 کیلومتری مسیر انتقال منتخب نکا-ری در جنگل های هیرکانی قرار گرفته است. بررسی آخرین فایل های رقومی مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست حاکی از آن بوده که خط انتقال مذکور خارج از حریم هزارو 500 متری این مناطق قرار دارد. میزان اولیه تخریب پوشش های گیاهی متاثر از اجرای طرح، 80 هکتار تخمین زده شده بود که با ارائه راهکارهای کاهشی زیر، مساحت تخریب به 40 هکتار محدود شده است:

- استفاده از مسیر خط لوله انتقال نفت 

نکا-ری (که قبلا پاکسازی شده) برای خط انتقال آب تا حداقل تخریب و قطع درختان رخ دهد. برای مثال این تمهید منجر به کاهش 6.5 هکتاری تخریب در حدفاصل پل سفید تا دوآب شده است.

- تبدیل دو خط انتقال آب به یک خط که منجر به کاهش عرض ترانشه می شود

- استفاده از راه های دسترسی موجود و مسیر خط لوله نفت برای خط انتقال برق

- استفاده از خط انتقال برق زیرزمینی در جنگل های انبوه یا دارای تیپ های گیاهی حساس

- جابه جایی ایستگاه های پمپاژ به نحوی که تراکم پوشش گیاهی آن کمتر باشد و موقعیت هایی انتخاب شوند که دارای گیاهانی با حساسیت کمتر باشد

- خروج از محدوده رویشی ارس در حاشیه رودخانه کبیر، بین ایستگاه پمپاژ شماره 7 تا چشمه روزیه به طول 4 کیلومتر.

به منظور جبران خسارت احتمالی تخریب پوشش های گیاهی، تامین هزینه احیای جنگل در قالب پروژه های جنگل کاری در وسعتی معادل 5 برابر سطح تخریب یافته پیشنهاد شده است. اراضی منطقه طرح که دارای پتانسیل بازرویانی بوده شناسایی شده اند که 115 هکتار در منطقه حفاظت شده اساس و 700 هکتار اراضی مناسب بازرویانی ارس نیز در چهار عرصه در اطراف خطیرکوه واقع شده اند.

بر اساس گزارش مطالعه ارزیابی زیست محیطی دریافت شده از طراحان پروژه، با توجه به اینکه سامانه انتقال آب به فلات مرکزی از نوع لوله در نظر گرفته شده است، در دوره ساخت و بهره برداری اثری بر کمیت و کیفیت منابع آب زیرزمینی در محدوده ساحلی مورد نظر برای برداشت و انتقال آب (ساری-نکا) ندارد.  همچنین به منظور مدیریت تولید پساب های شور که از مهم ترین اثرات نامطلوب آب شیرین کن ها بر محیط زیست محسوب می شود و حفظ تغییرات غلظت ناشی از آن در محدوده مجاز ضوابط سازمان حفاظت محیط زیست، مدل سازی های متعددی انجام شده و تمهیدات لازم در مکان یابی (برداشت آب و تخلیه پساب دور از ساحل) و طراحی تخلیه کننده ها (عمق نصب، تعداد، فاصله و زاویه نازل ها) در مطالعات مربوطه لحاظ شده است. ضمن اینکه کیفیت آب دریا در اطراف محل تخلیه در طول دوره ساخت و بهره برداری مورد پایش قرار خواهد داشت. دستورالعمل های ایمنی مورد نیاز برای حفاظت از آبزیان و فک خزری در محیط دریایی و زیستمندان مناطق جنگلی و خشکی نیز در برنامه ارزیابی زیست محیطی طرح، مد نظر قرار گرفته اند. 

نکته قابل توجه دیگر اینکه، طرح ریزی و اجرای برنامه های آمایش سرزمین و تمرکززدایی، بسیار زمان بر است و نیاز به تخصیص منابع مالی و انسانی فراوانی دارد. این برنامه ها تنها مربوط به حوزه منابع آب نبوده و عوامل اقتصادی و تمرکز امکانات و بودجه در شهرهای بزرگ را نیز در بر می گیرد. لذا برای تمرکززدایی لازم است که ابتدا سیاست های اقتصادی و تقسیم بودجه اصلاح شود. درحالی که تامین آب عمدتا در زمره خدمات قرار می گیرد و عدم تامین آب برای نیازهای اصلی و به ویژه شرب مردم، نه تنها کمکی به کنترل رشد جمعیت نخواهد کرد، بلکه منجر به ایجاد نارضایتی و تنش اجتماعی و مهاجرت های گسترده ساکنین به استان های شمالی، تهران و البرز نیز خواهد شد.