آرشیو یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸، شماره ۷۲۲۹
صفحه اول
۱
اول دفتر

فرق اینجا و آنجا

چهار سال پیش بریتانیا وارد یک بحران جدی شد. دو نگاه مخالف و موافق نسبت به حضور در اتحادیه اروپا برای سال ها روبه روی یکدیگر صف آرایی کرده بودند، تا آنکه موضوع به سازوکار فصل الخطاب و حل اختلاف یعنی رفراندوم و رای مردم کشیده شد. هرچند با تفاوت اندک، مردم رای به خروج از اتحادیه اروپا دادند و اولین شکاف جدی در اروپای متحد به وجود آمد، ولی این تازه آغاز راه بود. زیرا شکاف های بزرگ تری را در بریتانیا تشدید کرد. شکاف اسکاتلند و ایرلند شمالی با انگلستان، شکاف لندن با سایر نقاط کشور و شکاف میان نسل جوان با افراد میانسال و سالمند. نزدیکی نتایج و این شکاف ها بریتانیا را وارد مرحله ای از بی ثباتی در تصمیم گیری کرد. تغییر نخست وزیر و اقدامات خلاف نظر مجلس، موجب شد که دادگاه های بریتانیایی وارد ماجرا شوند. با این حال نخست وزیر قبلی یک بار تقاضای انتخابات زودهنگام کرد تا رای لازم را برای اجرای برگزیت به دست آورد، ولی نتوانست اکثریت لازم را کسب کند و در نهایت به نفع نخست وزیری بوریس جانسون کنار رفت. او نیز نتوانست حمایت لازم را برای اجرای طرح به دست آورد تا اینکه انتخابات زودهنگام اخیر برگزار شد و قضیه یک طرفه گردید و در نهایت و به طور اصولی مردم بریتانیا ماجرا را یکسره کردند.

در این 4 سال، بی ثباتی سیاستی همزاد دولت ها بود. وقت و ذهنیت آنان درگیر برگزیت بود. خیلی ها این را خطای بزرگی می دانستند که به رفراندوم گذاشته شده بود و نباید گذاشته می شد. در این دوران ارزش پوند انگلیس کاهش یافته بود. بسیاری از نمایندگان از احزاب سیاسی خود جدا شدند، نوعی تشتت سیاسی نیز در آنجا دیده می شد. در نهایت مراجعه به آراء مردمی انجام شد و با پیروزی چشمگیر حزب محافظه کار خروج از اتحادیه اروپا نهایی شد و بلافاصله ارزش پوند افزایش یافت و به نظر می رسد که ثبات به اردوی سیاسی لندن بازگشته است. البته اگر مردم با همین قاطعیت نیز به طرف مقابل رای می دادند به احتمال زیاد همین نتیحه حاصل می شد. بنابر این ممکن است برگزیت خوب یا بد باشد، ولی مهم تر از آن یکسره کردن امر سیاست است. نمی توان همچنان در وضعیت بی تصمیمی بود یا به قول معروف در میان زمین و آسمان معلق ماند.

وضعیت ایران از حیث سیاسی اگر چه شباهتی با آنجا ندارد ولی متاسفانه هنوز نپذیرفته ایم که چنین مراجعاتی را به مردم داشته باشیم. البته چه انتخابات و چه رفراندوم یا هر شیوه دیگر باید ناظر به مساله ای روشن باشد و همه احزاب و گروه ها درباره آن سخن بگویند و به طور صریح اظهار نظر کنند. مواضع نامزدها و احزاب در موضوع برگزیت به نسبت روشن بود. به همین علت نیز رای مردم به هر یک از گروه ها و نمایندگان، معنا و مفهوم روشنی دارد و به طور طبیعی مخالفان خروج از اتحادیه اروپا پس از این نتیجه، منتظر می مانند تا دولت اهداف و برنامه های خود را پیش ببرد بدون آنکه بخواهند در کار آن مانع تراشی کنند.

در ایران نیز کمابیش نگاه مردم روشن است و یک دلیل برای روشنی آن نگرانی عده ای از مراجعه به آن است. ولی همین عده اندک همواره از طرف مردم حرف می زنند و حتی رای و نظر مردم را در چارچوب های ذهنی خود تفسیر می کنند و هیچ گاه از کارشکنی در سیاست های دولت خسته نمی شوند و از آن دست برنمی دارند.