آرشیو یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸، شماره ۹۶۵۸
صفحه آخر
۱۲
کتابخانه

پرسه در خاک غریبه

«من خود را وابسته به نسل آدم های جنگ کرده می دانم و خودم را در ادامه آن ها می بینم. نمی خواهم به گذشته خود پشت کنم... گذشته در کوله پشتی من همیشه هست.»

این عبارت نقل شده می تواند نگاه نویسنده را برای خلق اثر «پرسه در خاک غریبه» را نشان دهد. رمانی که برای نخستین بار در سال 1388 از سوی انتشارات نیستان منتشر شد، اما روایت رئالیستی دهقان را در این کتاب همانند برخی از کتاب های سابق او برنتافتد و در نتیجه امکان تجدید چاپ این کتاب را از آن گرفت. دهقان در این کتاب بر خلاف سایر نویسندگان که همیشه برای ترسیم جنگ به سراغ گرمای ذاتی خوزستان می روند به سراغ جبهه های سرد و برف گرفته غرب کشور رفته است. گروهی از رزمندگان در سرما و بوران منطقه کوهستانی غرب کشور و به منظور نجات مردم گرفتار در کردستان عراق به دل کوه می زنند تا با انجام عملیاتی آن ها را از دست مزدوران بعثی نجات دهند و این ماجراجویی است که برای آن ها در طول داستان حواشی فراوانی را به وجود می آورد.

«یک لشکر را جمع کرده بودند توی بیابان های اطراف ایستگاه متروک.خط راه آهن بود و یک ساختمان بی در و پنجره و سربازها و لشکر داوطلب های جنگی که وسط بیابان، کپه کپه-با تفنگ و کوله پشتی و پتو و کیسه خواب- پخش و پلا نشسته بودند. باد سردی می آمد و بعضی ها توی کیسه خواب چنان خروپفی راه انداختند که بیا و ببین» چند سطری که خواندید بخشی بود از کتاب «پرسه در خاک غریبه.»

احمد دهقان پیش از این و در یکی از معدود مصاحبه هایش در مورد این رمان اظهار داشته بود: در این رمان سعی کردم واقعیت جنگ را نشان دهم. می گویند وقتی اسپیلبرگ فیلم نجات سرباز رایان را در کنار سربازان جنگ نورماندی دید و تایید آنها را شنید، غرق لذت شد. من هم می خواستم هر کس که جنگ را دیده بگوید این خودش است. همین بود. خیلی ها جنگ را اغراق آمیز یا کاریکاتوری می بینند. واقعیت جنگ درست در میان آتش است. در اینجاست که آدم ها ماهیت درونی خود و جوهرشان را نشان می دهند. در این جنگ و آتش است که مادری پس از چند روز فرزندش را به زمین می گذارد و می بیند چند روز است این بچه مرده. تمام سعی من این بود که جنگ را واقعی نشان دهم.

انتشارات نیستان این کتاب را در سال 1393 با قیمت 13 هزار تومان به چاپ رسانده است.