آرشیو چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸، شماره ۷۲۵۶
ایران زندگی
۵
یادداشت

از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن!

دکتر عباس وریج کاظمی (جامعه شناس)

جامعه ایران در وضعیت آستانه ای (liminal) قرار گرفته است: وضعیتی از ابهام، گنگی، سردرگمی و «زیستن در - بین - موقعیت ها». معمولا این وضعیت از نگاه انسان شناسان وقتی رخ می دهد که جامعه درگیر رویدادی ناگهانی (طبیعی، سیاسی و...) می شود که در نتیجه آن تمایزات مرسوم اجتماعی ناپدید و کمرنگ می شود. درست مانند چند ماه اخیر که جامعه درگیر انواع بلایا و مصائب شده است. عمق دردها و رنج هایی که مردم در این چند ماه متحمل شدند جامعه را به وضعیت آستانه ای کشانده است.جامعه در وضعیتی قرار گرفته است که بشدت احساس بی پناهی می کند، احساس می کند که همه آن پشتوانه های عظیمی را که بر آن تکیه می کرده از دست داده است و امکانی برای مویه کردن در برابر این فقدان را نیز ندارد. عدم امکان سوگواری نه فقط برای از دست رفتن عزیزانشان بلکه برای از میان رفتن تصورات و پشتوانه های فکری عزیزشان!این وضعیت آستانه ای به لحاظ روانی مجموعه ای از مصائب را درون خود جای داده است، حس خشم و عصبانیت، ناامیدی و فقدان چشم انداز از آینده، احساس تحقیر و مهم تر از همه احساس شدید تبعیض. در چنین شرایطی مردم مستمر به مقایسه دست می زنند و در نتیجه حس انباشت شده ای از تحقیر و تبعیض را تجربه می کنند. آنها براستی فکر می کنند نه دیده می شوند و نه به رسمیت شناخته می شوند!

این احساس بی ارزش بودن، در وطن خویش غریب بودن، تبعیض و رویارویی چندباره عدم صداقت مسئولان با مردم، آنان را بشدت ناراحت کرده است. بالاتر از همه مردم تصور می کنند که بدان ها تمام واقعیت گفته نشده است. آنها که کوشیده بودند در تشییع پیکر سردار سلیمانی اعتماد خود را نشان دهند به یکباره خویش را تنها یافتند. در این میان بخش های انتخابی حاکمیت نیز به اندازه سایر بخش ها کوتاهی کرده اند. شاید در این وضعیت کمترین چیزی که مردم مطالبه می کنند حس همدردی و همدلی است. در میان همه این حوادث شوم دولت باید در کنار جامعه قرار گیرد و نقش فعالانه تری ایفا کند.

در چنین موقعیتی از دولت و دستگاه های انتظامی کشور انتظار می رود که فرصت سوگواری را به مردم بدهند. این مردم با این همه مصیبت و بلا شایسته همدردی در خیابان ها هستند. کسی که عزیز از دست داده به شیون نیاز دارد و همه باید این نکته را درک کنند.