آرشیو شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۸، شماره ۴۵۶۵
جلد دوم
۷
یادداشت

در باب سیاست اجرایی نمایش «جان و جو»

نقد ادا و اطوارها

محمدحسن خدایی

گویی همه چیز ابعاد نامتعارفی دارد در اجرای نمایشی چون جان و جو. استعاره ای از برهم خوردن تعادل انسان ها در مناسبات اقتصادی معاصر. دیگر تناسبی مشاهده نمی شود در روابط انسان ها با یکدیگر و اشیایی که آنان را احاطه کرده. از قضا برای همرنگ جماعت شدن و خروج از دور باطل طردشدگی، یا باید پول داشت یا اینکه ابعادی نامتعارف، بنابراین در اجرای محمدرضا چرختاب این نامتعارف شدگی، به شکل خلاقانه ای در نسبت ریاضیاتی آدم ها و جهان اطراف بازنمایی می شود. نمایشنامه ای کوتاه و نه چندان واجد آرایه های ادبی در زبان که تلاش می کند آدم های تک افتاده جهان مدرن را رویت پذیر کند، چیزی شبیه «در انتظار گودو» و تجربه زندگی روزمره. آگوتا کریستف در مقام نویسنده، مانند اسلاف ابزوردنویس خویش، لحن طنازانه ای دارد و مقهور ملال زمانه اش نمی شود. اجرا وفادار به این سرخوشی و در تلاش برای سرگرم کردن مخاطبان است. یک موقعیت تکرارشونده که شخصیت ها حرف زیادی برای گفتن ندارند و گاه شرکت کردن در یک مسابقه بخت آزمایی و برنده شدن در آن، اندکی بر کیفیت زندگی می افزاید، بی آنکه سرنوشت دگرگون شود بار دیگر زندگی به شیوه پیشین برمی گردد.

نمایش جان و جو نشانی است از اسنوبیسم در مناسبات طبقه بورژوا. زیستن در جامعه نمایش، اغراق ورزیدن در روابط و به رخ کشیدن ابعاد نامتعارف بدن و ژست های منکوب کننده. فرم بدنی و سیاست بازنمایی در یک تغییر استراتژیک، در حال مقهور کردن مردمان جهان است. جالب آنکه این اغراق شدگی بر حضور و نمایش دادن بدن تاثیر گذاشته و رفتار اجتماعی افراد را گرفتار احتیاط و محافظه کاری مفرط کرده. فی الواقع نمی توان همچون بادکنک فربه شد و ترس از ترکیدن نداشت. جان و جو نمایش این اطوارها و نقدی است بر به نمایش گذاشتن آن. اینکه روابط انسانی نه بر اغراق که ای کاش بر رفاقت استوار شود.