آرشیو پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸، شماره ۴۵۷۰
کتاب
۱۱

کتابخانه

وظیفه ادبیات

چاپ نخست «وظیفه ادبیات» ترجمه و تدوین ابوالحسن نجفی در سال های دهه چهل در نشر کتاب زمان منتشر شد. چاپ های بعدی این کتاب را نشر نیلوفر منتشر کرد، نسخه کامل کتاب ترجمه و منتشر شد. خواننده با مطالعه این اثر به اندیشه نویسندگانی همچون آلن روب گری یه، ایلیا ارنبورگ، برنار پنگو، ژان پل سارتر، اوژن یونسکو، سیمون دوبوار، ناتالی ساروت، ژان ریکاردو، آلبر کامو درباره ذات ادبیات پی می برد. عنوان کتاب به حوزه ادبیات مربوط می شود و گردآورنده آن برای جامعیت بخشیدن به این موضوع گریزی به دنیای فلسفه و روانشناسی هم زده است. گردآوری و ترجمه این اثر با همت ابوالحسن نجفی بی ارتباط با ترجمه کتاب «ادبیات چیست؟» اثر سارتر نیست.

فرهنگ فارسی عامیانه

«فرهنگ فارسی عامیانه» شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در مرتبه زبان عامیانه و زبان روزمره است که در بعضی از موارد تا حد زبان معیار نیز پیش می رود. در حقیقت آنچه در این فرهنگ آمده است لغات و ترکیبات و تعبیرات زبان عامیانه و روزمره متداول مردم تهران در قرن چهاردهم هجری است. بنابراین نگارنده گویش های محلی و اصطلاحات و تعبیرات شهرستانی را کنار گذاشته و برای انتخاب مثال ها از آثاری استفاده کرده است که اولا پس از سال 1300 هجری شمسی نوشته و منتشر شده باشد و ثانیا نویسنده آنها زاده تهران یا پرورش یافته در تهران بوده باشد (که محمد جمال زاده، نویسنده زاده اصفهان، برای پایه گذاری شیوه جدید داستان نویسی در ایران در این فرهنگ جای گرفته است.) ابوالحسن نجفی بیش از 10 سال روی این فرهنگ کار کرد و از راهنمایی های بهاءالدین خرمشاهی و دیگران بهره برد. «فرهنگ فارسی عامیانه» یکی از آثار برجسته ابوالحسن نجفی است که انتشارات نیلوفر آن را در 1523 صفحه چاپ کرده است که از جمله ویژگی های مهم این فرهنگ می توان به رعایت اصول فرهنگ نویسی و جامع بودن آن اشاره کرد.

غلط ننویسیم

«غلط ننویسیم» با عنوان فرعی «فرهنگ دشواری های زبان فارسی»، کتابی است در قالب فرهنگ لغت، از ابوالحسن نجفی زبان شناس، نویسنده، مترجم و پژوهشگر برجسته معاصر که غلط های رایج در زبان فارسی را در آن شرح و توضیح داده است. ابوالحسن نجفی در مقدمه کتاب درباره غلط های املایی می گوید: «سخن گفتن به فارسی برای کسانی که این زبان را از کودکی آموخته اند ظاهرا کار آسانی است. ما به همان سادگی که نفس می کشیم با دیگران نیز سخن می گوییم. اما نوشتن به فارسی به این آسانی نیست. هنگامی که قلم به دست می گیریم تا چیزی بنویسیم، حتی اگر یک نامه کوتاه باشد، غالبا درنگ می کنیم و با خود می گوییم: آیا «آذوقه» درست است یا «آزوقه»؟ «چمدان» یا «جامه دان»؟ «حوله» یا «هوله»؟ «بوالهوس» یا «بلهوس» ؟ «خواروبار» یا «خواربار»؟ «توفان» یا «توفان»؟ «خشنود» یا «خوشنود»؟ «لشکر» یا «لشگر»؟ «انزجار» یا «انضجار»؟ «بنیانگذار» یا «بنیانگزار»؟ نواری که روی زخم می بندند آیا «تنظیف» است یا «تنزیب»؟ هوا «صاف» است یا «صافی»؟ «نواقص» باید گفت یا «نقایص»؟ رییسم دچار «غیظ» شده است یا «غیض»؟ به من «مظنون» شده است یا «ظنین»؟ و من دچار «محذور» شده ام یا «محظور»؟ آیا حسابم را با طلبکارم «تصفیه» کرده ام یا «تسویه»؟ آیا او می خواهد برای دخترش «جهاز» بگیرد یا «جهیز» یا «جهیزیه» یا «جهازیه»؟ آیا درآمد من دچار «نکس» شده است یا «نکث»؟ و آیا اصلا این دو کلمه به معنای «کاهش» است؟» «غلط ننویسم: فرهنگ دشواری های زبان فارسی» را مرکز نشر دانشگاهی در سال 1366 منتشر کرد.

مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی

«مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی» کتابی از ابوالحسن نجفی است که در آن مفاهیم و مباحث اساسی زبان شناسی امروز با زبانی ساده و درخور فهم عموم شرح داده شده است. این روزها این کتاب را اثری کلاسیک درباره علم زبان شناسی می شناسند و عمدتا نجفی آن را بر پایه نظریه نقش گرایی آندره مارتینه نوشت. چاپ نخست این کتاب که در سال 1358 توسط انتشارات دانشگاه آزاد ایران منتشر شد. ویرایش دوم این کتاب در سال 1371 توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. ابوالحسن نجفی چنان که در مقدمه ویرایش دوم نوشته است، در نظر داشته کتاب را کامل تر کند و مباحث اساسی دیگر به ویژه معناشناسی، تحول زبان، روابط زبان و جامعه، سبک شناسی و ادبیات را بر آن بیفزاید، اما این کار به درازا کشیده و سرانجام ترجیح داد همان تحریر نخست با بعضی اصلاحات و افزایش های لازم به چاپ برسد.

درباره طبقه بندی وزن های شعر فارسی

در شعر فارسی حدود 400 وزن مختلف وجود دارد. مهم ترین و مشکل ترین مساله عروض، از قدیم تا امروز، طبقه بندی این وزن ها بوده است. کوشش های عروض قدیم با طرح دوایر عروضی از عهده این کار برنیامده است. در قرن اخیر نیز کوشش های چند تن از محققان ایرانی و خارجی به نتیجه مطلوب نرسیده است. چرا این کوشش ها تاکنون ناموفق بوده است. آیا راه ساده ای وجود دارد که با آن بتوانیم اوزان شعر فارسی را طبقه بندی کنیم و از این طریق به ساز و کار آنها دست یابیم؟ چرا عبارتی موزون است (مثلا: «فواره چون بلند شود سرنگون شود») و چرا عبارتی موزون نیست؟ (مثلا: «چون فواره بلند شود سرنگون شود»). تا نتوانیم به این سوال پاسخ دهیم نمی توانیم وزن ها را طبقه بندی کنیم. ابوالحسن نجفی در کتاب «درباره طبقه بندی وزن های شعر فارسی»، چاپ نیلوفر، به شرح این مسائل می پردازد.