آرشیو پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸، شماره ۹۶۹۲
صفحه آخر
۱۲
کتابخانه

شصت و یک

زینب سادات حسینی فر

کتاب 61 (شصت ویک) روایت آزاده «محمدحسین چینی پرداز»  که سال ها در زندگی  مقاومت و ایستادگی  کرده است، می باشد. خاطراتی به غایت دردناک که هیچ گاه در پس آخرین برگ این کتاب به پایان نمی پردازد. محمدحسین چینی پرداز از میان خانواده ای گرم و صمیمی به جبهه های جنگ پیوست و در اول نوروز سال «61» به تقدیر اسارت تن داد. بخشی از خاطرات او همانند خاطرات دیگر آزادگان از دوران اسارت است اما در لحظاتی از کتاب ما را با صحنه های تکان دهنده ای روبه رو می کند که انگار برای اولین بار با آن اتفاق روبه رو شده ایم. اگرچه تجسم یک لحظه اسارت برای ما که امروز خواننده این خاطرات هستیم، طاقت فرساست، اما همه آنچه بر این آزاده دلاور دزفولی گذشت فقط درد، زخم و شکنجه نبود؛ تحقیر و محرومیت از احترام، دردی به مراتب صعب تر از شکنجه های جسمی بود که این آزاده و دیگر دوستانش را می آزرد؛ اما آنچه امروز حائز اهمیت است، سبک زندگی و خاطرات درس آموز این آزاده می باشد  که در پس همه دقایق زجرآوری که برای نشر معارف قرآن و اخلاق متحمل شد، زندگی پر از امید را به تجربه نشست. پیشنهاد ما برای خواندن این کتاب به علاقه مندان به ادبیات جنگ و دفاع مقدس و خاطرات جانبازان و بازماندگان جنگ تحمیلی است.جملاتی از کتاب 61 (شصت ویک) را می خوانیم : «سرباز بعثی اسلحه را پشت سرم گذاشت و مرا به طرف دیگر همرزمانم هل داد. اینجا بود که تلخ ترین لحظه عمرم را تجربه کردم. گرد اسارت بر چهره من و دیگر بچه ها احساس می شد. دوست داشتیم زمین دهان باز می کرد و ما را می بلعید ولی خود را در دست چنین دشمنی اسیر نمی دیدیم. بی تردید ظرف گفتن برای ابراز این حس کافی نیست؛ اصلا حس اسارت قابل بیان نیست! فقط آنانی که اسارت را تجربه کرده اند، می توانند درک کنند! تصور بسیار وحشتناکی از اسارت داشتم، اما حالا خود را گرفتار قومی می دیدم که از انسانیت چیزی جز خشونت نمی فهمیدند، اما جز تسلیم به تقدیر الهی چه کار می توانستیم بکنیم؟»

علاقه مندان می توانند این کتاب را باقیمت 12 هزار تومان تهیه و مطالعه کنند.