آرشیو پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، شماره ۹۷۰۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

زمین می لرزد، هوا می لرزاند مسئولان هم تکان بخورند

محسن پیرهادی

سرزمین ما، مستعد انواع بلایای طبیعی است؛ سیل و زلزله و طوفان و رانش زمین اما برخی از این موارد، حادثه اند و ما با بی تدبیری خود آن را تبدیل به بلا می کنیم. مدیریت بحران ما خود بحران زده است و این تنها مربوط به ستادهای مدیریت بحران یا معاونت مدیریت بحران وزارت کشور نیست. کشوری که هرماه حادثه و بلای طبیعی دارد، باید سازوکار روشن و از پیش طراحی شده ای برای مواجهه داشته باشد. باید حتی معلوم باشد در مواقع بحرانی که ممکن است ارتباطات قطع باشد، کدام وزارتخانه و دستگاه و نهاد، متولی چه کاری است، نیروهای آموزش دیده مردمی هرکدام چه باید بکنند و دستگاه معین هر روستا و شهر و استان، کدام است. عجیب است که ما سالی چند بار غافلگیر می شویم و حتی گامی در جهت ایجاد نظام یکپارچه مدیریت بحران در کشور برنداشته ایم.

یک. ماجرای برف شدید گیلان، با ادامه وضع موجود و ضعف در امدادرسانی، می رود که به یک فاجعه تبدیل شود، به ویژه آن که برق و تلفن و راه های ارتباطی بسیاری از مناطق قطع است و از تعداد زیادی از روستاها، عملا اطلاعی در دست نیست. جالب است که این وضعیت را سازمان هواشناسی پیش بینی کرده بود، همان طور که ابرسیل فروردین ماه از مدت ها قبل از آن پیش بینی شده بود و کسی وقعی ننهاد.

دو. مهم تر از لحظات و ساعات بروز حادثه، روزها و هفته های پس ازآن است. روحیه همدلی و نوع دوستی ایرانیان، معمولا باعث می شود گروه های مردمی بسیاری به صورت خودجوش راهی منطقه بحران زده شوند، اما اقدامات این گروه ها کافی نیست و علاوه بر آن، از توزیع و ضرورت سنجی مناسبی برخوردار نیست. گروه های خودجوش امدادی، می توانند گوشه ای از مشکلات را حل کنند اما نهادهای حاکمیتی باید میدان دار و صحنه گردان منطقه بحرانی باشند.

سه. متاسفانه هیچ وقت گزارش درستی از روند امداد و اقدامات صورت گرفته ارائه نشده و این باعث می شود گاهی سال ها پس از حادثه، همچنان مشکلات باقی بماند و وعده ها عملی نشود. به خاطر دارم که در یکی از حوادث طبیعی اخیر، زمانی که معاون اول رئیس جمهور با حضور در جمع مردم به آن ها وعده هایی برای حل مشکلاتشان داد، با واکنش تلخ مردمی روبه رو شد که هنوز فشار مشکلات بحران سه سال قبل را روی زندگی خود حس کرده و مسئولان به وعده های خود عمل نکرده بودند. همین حالا، سیل خوزستان و لرستان و گلستان در ابتدای سال جاری که هیچ، حتی هنوز بخش هایی از مردم از تبعات زلزله چند سال قبل کرمانشاه رنج می برند و به وضعیت اولیه برنگشته اند. 

چهار. فرض کنید حادثه بزرگ طبیعی، دامن گیر پایتخت 9میلیونی این کشور شود، آنگاه با این وضع امدادرسانی و توزیع خدمات، چه باید کرد. پیش ازاین، در مورد زلزله احتمالی تهران، بسیاری به شرح مختصری از مشکلات پیش رو پرداخته اند، این جانب نیز پس از زلزله مشهد در سال 96، در یادداشتی با عنوان «مشهد لرزید، چرت تهران پاره شد» به بیان مسائل و ابعاد احتمالی بحران زلزله در تهران پرداخته ام. متاسفانه باید گفت که با وضعیت آمادگی زیرساختی، خدماتی و امدادی ما، حوادث بزرگ در تهران می توانند ظرف کم تر از 48 ساعت به یک فاجعه انسانی تبدیل شوند.