آرشیو یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، شماره ۹۷۰۹
صفحه آخر
۱۲
کتابخانه

انقلاب اسلامی، برون رفت از عالم غربی

اصغر طاهرزاده

همان طور که عنوان کتاب نشان می دهد، مسئله اصلی کتاب، حول دو محور کلی می گردد: مبانی دینی و بالاخص عرفان شیعی انقلاب و تضاد ذاتی آن با مبانی مدرنیته غربی. استاد طاهرزاده در این کتاب که شامل 6 بخش اصلی است، کوشیده تا «انقلاب اسلامی را از منظری بنمایاند که راه تفکر نسبت به آن گشوده گردد» (ص25). بخش هایی 6گانه کتاب، عبارت اند از: «انقلاب اسلامی، بستر عبور از غرب یا بسط مدرنیته؟» «انقلاب اسلامی و راه برون رفت از عالم غربی»، «انقلاب اسلامی و برگشت به تماشاگری راز»، «انقلاب اسلامی، بستر توحید در قرن حاضر»، «انقلاب اسلامی و گشودن جبهه حق در ظلمات دوران» و «ای امام». همان طور که عناوین نشان می دهند، طاهرزاده اولا انقلاب اسلامی را یک انقلاب معنوی در برابر دنیای مادی غرب می داند و ثانیا همان طور که فصل پایانی نشان می دهد، تاکید زیادی بر نقش بی بدیل امام خمین (ره)، بالاخص وجوه عرفانی شخصیت ایشان دارد. بنابراین طاهرزاده کوشیده تا انقلاب اسلامی را به عنوان ملاک و معیار حق و باطل جلوه دهد: می توان انقلاب اسلامی را «یک رستاخیز معنوی به شمار آورد که حساب و جایگاه هر کس را در دوران کنونی که دوران تقابل انقلاب سلامی بافرهنگ مدرنیته است، تعیین می کند» (ص14). نکته دیگری که طاهرزاده در فصل به آن می پردازد، پیوند مبانی تفکر شیعه، نظیر واقعه غدیر و انتظار در عصر غیبت با انقلاب اسلامی است. اما نویسنده در فصل دوم، به قطب متضاد انقلاب اسلامی، یعنی غرب و مدرنیته می پردازد و با مقابل قرار دادن هدف این دو جبهه، راه برون رفت از عالم غربی را منحصر به انقلاب اسلامی می داند. لذا در فصل سوم، به مصادیق تقابل انقلاب اسلامی و مدرنیته مانند محدودیت های علم تجربی، وارونگی فرهنگی و نظایر آن ها اشاراتی دارد. فصل چهارم، به مصادیق مبارزه جبهه توحیدی و جبهه غرب می پردازد و در ضمن آن، به تفاوت های انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه نیز توجهاتی دارد. نکته قابل توجه که بیشتر در فصول اول تا چهارم دیده می شود، توجه شدیدی است که طاهرزاده به «ذات داشتن» انقلاب اسلامی و «بی ذات» بودن مدرنیته و نگاه های غربی دارد، تا جایی که مبنای اصلی کتاب حاضر را ذات داشتن انقلاب اسلامی می داند (ص17). فصل پنجم، به مباحث جزئی تری می پردازد که در عصر مابعد انقلابی به کار می آیند. طاهرزاده در این فصل، به تکیه بر مبانی فلسفه تاریخی شیعه که در انقلاب اسلامی به ظهور رسیده، به ظرفیت های انقلاب اسلامی مانند «مدیریت معنوی»، «معنی کامیابی» و «شاخصه اصلی انقلاب اسلامی» اشاره می کند. فصل پایانی، به نوعی سخنان نویسنده در کتابی دیگر با عنوان «امام خمینی (ره) و خودآگاهی تاریخی» بسط یافته اند. طاهرزاده، از آن دسته از متفکرینی است که شدیدا به نقش بی بدیل امام خمینی (ره)، بالاخص افق های عرفانی ایشان در شکل گیری و نیز تبیین انقلاب اسلامی معتقد است. در صفحات پایانی کتاب در وصف پیوند انقلاب اسلامی و جایگاه حضرت امام (ره) چنین آمده است: «ای امام! تو به ما درس صحیح زندگی کردن دادی و تا تو را شاگردی می کنیم، زنده ایم؛ از خود انقلابی به جای گذاشتی که خورشیدی است در شب تاریک و یخ زده این قرن. تو رمز و زار حیات آسمانی و عزت زمینی را بر جای گذاردی، حال از خدایت بخواه تا بتوانیم از آن پاسداری کنیم».