حکایت در آمدن گل از حمام
یکی از پادشاهان وقت که مقر پادشاهی اش شهری در کنار رود دجله بود، غلامی داشت که با وی معاشرت بسیار و به وی علاقه بسیار داشت و انواع فنون و مهارت ها را به وی آموخته بود و هیچ گاه وی را از خود دور نمی کرد. روزی پادشاه تصمیم گرفت همراه جمعی از درباریان، ملازمان، ماموران، محافظان و غلام برای گردش و تفریح به کنار رودخانه بروند. وقتی به کنار رودخانه رسیدند، غلام از پادشاه رخصت خواست تا مقداری در آب شنا کند. پادشاه رخصت داد و غلام برای شنا به داخل رودخانه رفت. وقتی ناهار آماده شد، هرچه غلام را صدا کردند جوابی نداد. به دستور پادشاه ماموران و ملازمان رودخانه را جست وجو کردند، اما اثری از غلام نیافتند.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.