آرشیو چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، شماره ۴۸۵۳
تاریخ و اقتصاد
۲۲
واکاوی

اقتصاد بدون نفت دولت مصدق

این سوال برای ما مطرح است که ملی شدن صنعت نفت برای ما چه فایده ای داشته است؟ درست است که درخصوص ملی کردن صنعت نفت به مشکلاتی برخوردیم و به کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مصدق منجر شد و کنسرسیومی با حضور شرکت های نفتی خارجی تشکیل شد ولی کسانی که کودتا کرده بودند چه خودشان و چه پشتیبانان آنها نمی توانستند ملی شدن صنعت نفت ایران را نادیده بگیرند و به هر حال به شیوه دیگری ملی کردن صنعت نفت را به اصطلاح عملی کردند.

بعد از کودتای 28 مرداد، قرار شد کنسرسیوم نفتی ترتیبی بدهند تا عایدی ایران از منابع نفتی کمتر از عایدی ای نباشد که «شرکت نفت انگلیس و ایران» قبل از ملی کردن صنعت نفت به ایران می داد و به هر جهت از آن یک مقدار بیشتر داده شود. اما در عین حال آن برنامه ای هم که دولت دکتر مصدق گذاشته بوده و تصویب شده بود زیر پا گذاشته بشود. به این ترتیب طرح، شاید برگشت به آن چیزی که قبل از ملی شدن صنعت نفت ایران پیشنهاد شده بود و عایدی ای در حدود درآمد عربستان و کشورهای دیگر از نفت می گرفتند همان اندازه باشد. با این حال همین اندازه عایدی برای ما فوایدی داشته است. آنچه با تشکیل کنسرسیوم نفت نصیب ایران شد، آن چیزی که مصدق و دیگران در نظر داشتند، نبود و اصلا چیزی را که کمیسیون نفت و مجلس تصویب کرده بود تغییر دادند ولی با همین اضافه عایدی ما خیلی کارها کردیم. یعنی به نفع ملت ایران خیلی کارها شد از جمله اینکه یک مقدار وارد شدیم به اینکه بتوانیم نفت را در جاهای دیگر اکتشاف و استخراج کنیم، پالایشگاه هایی بسازیم و با پالایش نفت، محتاج به واردات بنزین و فرآورده های نفتی نباشیم.

طرحی که مجلس شورای ملی ایران تصویب کرد این بود که اساسا هیچ خارجی در صنعت نفت ایران نباشد و اکتشاف، بهره برداری، فروش و هرگونه استفاده از منابع نفت در دست خود ملت ایران باشد و هیچ کشور دیگری وارد این کار نشود. دکتر مصدق به کشورهای خارجی نیز نامه نوشت و گفت بیایید از ما نفت بخرید. برای مثال به ژاپن و ایتالیا نوشت و دو کشتی حامل نفت هم بارگیری شد. مهندسان ما در آن دو سال یعنی از زمانی که شرکت نفت انگلیس و ایران، خلع ید شد و تاسیسات نفتی در اختیار ایران قرار گرفت تا زمان وقوع کودتا، شاهکار کردند. قبل از ملی کردن صنعت نفت، دولت ایران دستش مثل گدا پیش «شرکت نفت انگلیس و ایران» دراز بود و دولت ما پولی برای بودجه داخلی خودمان نداشت. دولت رزم آرا که خودش وابسته بود به او هم پول نمی دادند. دولت های قبل از او هم معطل مانده بودند. شرکت نفت باید طبق قرارداد نفت، پولی به دولت ایران می داد ولی آن شرکت هر چه خودش می خواست پول می داد.

بعضی سال ها «شرکت نفت انگلیس و ایران» اصلا به دولت ایران پول نمی داد و دولت ایران دستش معطل بود و نمی دانست چه کار کند. دولت، حقوق کارمندان را نداشت پرداخت کند. الان نمایندگان مجلس شورای اسلامی می گویند برای بررسی لایحه بودجه ضیق وقت داریم و باید بودجه دو دوازدهم تصویب کنیم. در آن دوره هم مجلس شورای ملی به صورت ماه به ماه بودجه را تصویب می کرد. یعنی آن موقع هم این گرفتاری را داشتیم. حقوق کارمندان دولت که مثلا معلم یا استاد دانشگاه بودند معطل می ماند تا اینکه بودجه یک ماهه از تصویب مجلس بگذرد و حقوق کارمندان دولت را بدهند. این وضعیت به وجود آمده بود. بعدا که پول به دست ما آمد در جاهای دیگر سرمایه گذاری کردیم و نتیجه خوب گرفتیم. خیلی جاها نیز به آن صورت که مناسب بود استفاده نشد.

 اقتصاد بدون نفت، دکتر انور خامه ای