محیط بانم
من یک محیط بانم. عاشق طبیعت، دوستدار حیوانات
همه دغدغه من حفظ آرامش حیوانات است.
حیواناتی که در قلب طبیعت سکنی گزیده اند.
و اوج آرزوی من, دیدن بزغاله ها در کنار مادرشان است و بازی های کودکانه آنها
موسیقی مورد علاقه من، صدای کبک های خرامان است و بلبل های نغمه خوان.
و تمام دلخوشی من, تضمین بقای آنهاست. قبل از خورشید بیدار می شوم و طلوع را در بالای بلندترین قله منطقه در قلب زیستگاه کل و بز تماشا می کنم. صبحانه ام را در کنار چشمه کم آب پای کوه می خورم.
همنشین پروانه ها هستم و یکه تاز دشت های پهناور و گاهی گرم آفتاب سوخته مهربانی خورشیدم و لبان تشنه ام خشکیده از بادهای گرم تابستان.
آب و نانی دارم. خورجین موتورم مامن سفره کوچکم است و سایه تک درخت بیابان، آسایشگاهم.
لذت من خوردن چای زغالی است، آنگاه که نظاره گر آهوان دشتم.
سقف خانه ام آسمان است و ستارگان روشنایی اش.
زندگی ساده ای دارم
به دور از غل و غش روزگار
گاهی سخت، گاهی آسان. اما آسوده می خوابم و آنچه مرا بیدار می کند، شوق دیدن دوباره آنهاست.
و شاید این «تنها تکراری جذاب دنیا» باشد.