آرشیو پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹، شماره ۷۳۸۳
صفحه آخر
۲۰
چی بخوانیم

ناداستانی به نام زندگی منتشر شد

«دلم می خواست صبح شود، خیلی زود بروم و رد پای برفی خودم را جا بگذارم یا مثل وقتی که کوچک بودم رد پاها را شناسایی کنم. رد پای پدرم را که آرام با قدم های کوتاه راه می رفت. رد پای گلی خانم را با پاشنه های بلند پوتینش. ردپای پدر خورشید را که به کارخانه می رفت و رد پای برادرم را که راه نمی رفت، روی برف ها سر می خورد و این شیطنت خط ممتدی در کوچه می انداخت. می دانستم و می دانم آفتاب که بزند، کمی هوا گرم شود، برف ها شروشر آب می شوند و رد پاهای همه آدم هایی که در این کوچه زندگی می کنند محو می شود و جویبار کوچکی همه رد پاهای اهالی را در گوشه ای از باغچه فرو می بلعد.»

ناداستانی به نام زندگی عنوان تازه ترین کتاب فریبا خانی است که منتشر شده است. در مقدمه به قلم نویسنده می خوانیم: «بیست و شش سال است که روزنامه نگارم. در سرویس های اجتماعی، ادب و هنر یا نشریات کودک و نوجوان مثل هفته نامه دوچرخه نوشته ام. زیاد گزارش و خبر تهیه کرده ام و نگاهم برای این چنین نوشتنی تربیت شده است. روزنامه نگاری به من یاد داد، هر نوشته ای باید مستند باشد. بنابراین اگر مطلبی نوشته ام، مستند بوده است.» این کتاب، سه بخش دارد. قسمت اول، داستان ها و داستانک ها؛ قسمت دوم، داستان های واگن زنان است و قسمت سوم، من و درختم افرا نام دارد و شامل خاطرات کوتاه و تجربه مادری نویسنده است. او می گوید: «اسم دخترم «افرا»ست. نام یک درخت... من با افرا قد کشیده ام و بزرگ شده ام. فصل های بسیاری را دیده ایم، گاهی بهار و گاهی زمستان... این کتاب شنیده ها و دیده های من است از ناداستانی به نام زندگی.» این کتاب در 112 صفحه به قیمت 15هزار تومان از سوی نشر «خزه» منتشر شده است.