آرشیو پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۹، شماره ۴۶۸۸
جامعه
۱۳

اینستاگرام

پشت چراغ قرمز عمر ایستاده ایم!

حامد خاتمی پور

«روز والنتین» نام شعری جانگزای و غم انگیز در مجموعه شعر «طفلی به نام شادی»(1) است. از هریک از حروف و کلماتش، حسرتی خونبار فرو می چکد. شعر، نقد حال ماست؛ داستان هریک از ما آدمیان است در این جهان تاریک و تباه و بی سر و ته! 

چون پای در جهان می گذاریم، 

 «پشت چراغ قرمز عمر ایستاده ایم»!

ایستاده ایم و نوبت خویش را انتظار می کشیم. این بودن و ماندن و ایستادن، فرصت بی رحم کوتاهی است تا زندگی را ابلهانه با انبوهی آرزو و عشق آغاز کنیم؛ و آغاز می کنیم. 

با اندیشه و استخوان خویش؛ این هستی ناچیز و اندوهبارمان، به دنبال این آرزوها و عشق ها می دویم چونان کودکی در پی سنجاقکی. اما، ما غافلیم. غافل ازاین روزگار لاکردار بی مروتی که شبانه روز در کار ناکامی و نامرادی آدمی است! 

انسان، انبان عشق های به ثمر نارسیده است. آرزوهای بر باد رفته. بغض های خاموش و فریادهای فروخورده، مشت های گره کرده و... 

هریک از ما آدمیان با دستان تهی و چشمان سرشارش، آیینه صیقلی و راست کردار اسلاف ناکام و بی پناه خویش است و آیندگان، آیینه صیقلی و راست کردار بی پناهان نامرادی که ماییم. تا سر بگردانیم، نوبت رحیل ماست.

دارد چراغ راهنما سبز می شود

باید عبور کرد

در پشت سر، هجوم جوانی و یادها

.

.

.

افسوس

رد شدیم

 
اصلاح شعر حافظ!
رضا ضیا

 یکی ازشهرداران، شعر حافظ را تحریف کرده که مبادا کسی منحرف شود؟! مگر مجبورید؟ خب شعر دیگری بگذارید. چرا در شعر حافظ دست می برید؟

 هفتصد سال است، این شعرها را خوانده اند و همین طور به نسل های بعدی سپرده اند، شما در عصر ارتباطات شعر قرن هشتم را سانسور می کنید؟!

اصل شعر: 

گرچه دوریم به یاد تو قدح می گیریم...