آرشیو سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۹، شماره ۹۸۱۲
صفحه آخر
۱۲

قوای چهارگانه و تبعیت سایر قوا از آن ها

معراج السعاده

(16)

بدان که: همچنان که گذشت تن، مملکتی است که خداوند عالم آن را به اقطاع روح مجرد مقرر فرموده و از برای روح در این مملکت، از اعضا و جوارح و حواس و قوای ظاهریه و باطنیه، لشکر و خدم بسیار قرار داده، که بعدازاین شمه ای از آن ها مذکور خواهد شد   و «ما یعلم جنود ربک الا هو» هر یک را خدمتی معین و شغلی مقرر تعیین داده  و از میان ایشان قوای اربع که: «عقل» «شهوت»، «غضب» و «وهم» باشد، حکم کارفرمایان و سران لشکر و عمال مملکت دارند و سایر قوا ، زیردستان و فرمان برانند و شان «عقل»، ادراک حقایق امور و تمییز میان خیرات و شرور و امر به افعال جمیله و نهی از صفات ذمیمه است و فایده ایجاد «قوه شهویه»، بقای بدن می باشد، که آلت تحصیل کمال نفس است، زیرا که: زیست بدن چند روزی در این دنیا ، موقوف است به تناول غذا، شراب ، تناکح و تناسل . احتیاج آن ها به قوه شهویه روشن و ظاهر است و ثمره «قوه وهمیه» فهمیدن امور جزئیه است  و دانستن دقایق اموری که به وسیله آن ها به مقاصد صحیحه می رسند. و شغل «قوه غضبیه» آن است که : دفع مضرت های خارجیه را از بدن نموده و نیز اگر قوه شهویه یا وهمیه اراده سرکشی و خودسری کرده و قدم از جاده اطاعت عقل بیرون نهند، ایشان را مقهور نموده، به راه راست آورد و در تحت اقتدار و تسلط عقل بازدارد. بدان که هیچ یک از قوای ظاهریه و باطنیه را به غیراز این چهار قهرمان، در هیچ وقتی خیال فرمانروایی و اندیشه سروری نیست، بلکه هر یک محکوم حکم حاکم خطه بدن اند.