آرشیو شنبه ۲۵ امرداد ۱۳۹۹، شماره ۴۷۱۸
صفحه اول
۱
سرمقاله

اسراییلی در جنوب

علی صارمیان

آنچه در هفته گذشته رخ داده و امارات و اسراییل را به سطح سفارتخانه رسانده؛ به خاطر دو کم کاری کوتاه مدت و بلندمدت ماست.  نخست اینکه وزارت خارجه تحلیل درستی به نظام نداده یا  درباره سایر تحلیل ها؛ تحلیل درست را برای نظام تشریح نکرده است.  سران اعرابی که با نتانیاهو دست می دهند؛ اگر بسیار ضعیف و بزدلند اما ترسی بزرگ تر را پذیرفته اند. مفهومی به غلط شکل گرفته که نه اسراییل که ایران خطر اول منطقه خاورمیانه است. واقعیت این است که ما در افزایش این ترس و پیامدش که نزدیکی شان با دشمن منافع ایران، از هیچ کوششی فروگذار نکردیم. شاید هنوز هم دیر نیست و با گفت وگو می شود اعراب منطقه را برگرداند. اما راهبرد ما چیست؟ راهبرد ما باید این باشد که اعراب منطقه، گفت وگو با ایران را خط قرمز نکنند. ده سال است که خط قرمزی امریکا برای شان کشیده است. این خط قرمز را یک معاون عربی آفریقایی متاسفانه به نام انقلابی گری تثبیت کرد. معاون فعلی نیز شاید بر شکستن این راهبرد غلط ناتوان است . کم کاری دوم؛ چهره دموکراتیک ایران برای مردم منطقه آنقدر باور ناپذیر است که حکومت های قبایلی را بر الگوی ایران ترجیح ندهند. دانایی افتضا می کند که در خاورمیانه نکبت زده که چهار طرفت را پایگاه های امریکا گرفته اند و دوک های عربی پولدار که در هر معامله تسلیحاتی ثروتی از کشورشان را کش می روند؛ ما رفتار داخلی خاصی را تجربه کنیم. یک راهش این است که ما سرمان را پایین بیندازیم و زندگی مان را بکنیم . راه دیگر؛ انتقال تصویر یک حکمرانی مردم سالارانه داخلی مقابل تصویر حکومت های فعلی اعراب است.  نسل جدید اعراب نباید آنچنان شیفته دموکراسی حزبی اسراییل قرار گیرد که فراموش کند نماد این کشور قصاب های اعراب و اشغال مناطق عرب نشین است.  باید چهره جوانان آنها را به ایران برگرداند تا فشار افکار عمومی؛ تغییر در این کشورها را رقم بزند.  ما نتوانستیم در مقابل حکومت های کودتایی و قبیله ای مردم خاورمیانه؛ الگویی از کشوری دموکراتیک و طرحی از یک ملت آزاد ارایه کنیم؛ از بستن دهان منتقدان تا اقتصاد مافیایی، بازتوزیع ثروت ملی در نزدیکان به قدرت و کلنگی کردن نهادهای انتخابی، علاقه به انقلاب های پی درپی در نهاد فکری پوزیسیون و اپوزیسیون و تعطیل فصل سوم حقوق مردم در قانون اساسی. ما راه کجی رفتیم که نه تنها به صادر کردن الگو برای کشورهای عربی ترسان و در حال پی ریزی پیمان های مخفی با اسراییل مبادرت کنیم که گهگاهی جوانان مان به نمایش ذلت بار دیسکوهای عربی و خوش باشی فاقد کرامت انسانی زیر ریش شیخی از قبیله ای سلفی، منحرف شوند.  به آنجا رسیدیم که طبقه متوسط که موتور حرکت جامعه بود و می توانست تصویرش؛ رویای اعراب منطقه باشد؛ در انزوا فرو رود.  حال در چه حالیم؟ اسراییل های جنوبی را تحمل کنیم یا حکومت های شیشه ای مرتجعین همسایه را بشکنیم.   تاریخ می گوید اگر جامعه ای از سران تا مردم، شجاعت تغییر را بروز ندهند؛ سال ها بلکه قرن ها باید غرامت عدم تصمیم درست را بدهد.   اگر سرمان را پایین بیندازیم ؛ از این به بعد پس گردنی هر لاابالی را باید تحمل کنیم. اما راهش این راهکار اول و دوم است.  ایران شیر خاموش خاورمیانه است . باید سیاست داخلی اش به طرف آزادی و ادای حق مردم و رعایت حق انسان برود و ساخت داخلی با تغییر این روند یکی، دو دهه و اصلاح روش ها و افراد کهنه مغز آغاز شود تا ایران ضمن نشاندن خود به عنوان برادر بزرگ تر اعراب منطقه، الگوی جدیدی برای زندگی جوانان خاورمیانه شود.  آنگاه هیچ قلدر گردنکشی از هزاران مایل آن طرف تر میهمان کشی نخواهد کرد و جایش سطل زباله است. وگرنه اگر ده انگشت مان را پای قراردادی ننگین بگذاریم و دست ها را به تسلیم بالا ببریم؛ باز هم ما را به حقارت رها نخواهند کرد. باید به اسراییلی های جنوبی حساس بود اما به جای دندان ساییدن؛ تدبیر کرد. ما این دو کم کاری را داشته ایم و نیاز به عزم و سیاستی داخلی و خارجی در شرایط فعلی داریم؛ سرعت، دقت و اشتمال داخلی و خارجی.  این شجاعت آشتی داخلی، شکستن ترس حکومت های عربی، انتقال الگوی حکمرانی داخلی دموکراتیک و ایستادگی در مقابل اجنبی را بروز دهیم وگرنه قرن ها باید غرامت بپردازیم.