آرشیو سه‌شنبه ۲۵‌شهریور ۱۳۹۹، شماره ۵۷۵۶
صفحه آخر
۲۰
مقطع حساس کنونی

هنرمند محبوب در کافه چه گفت و چه ها شنید

امید مهدی نژاد (طنزنویس)

هنرمند جوان و محبوب و گرمی که اخیرا سه فیلم و دو سریال و یک سریال شانه تخم مرغی شبکه خانگی بازی کرده و  600 کیلو فالوئر در اینستاگرام داشت، برای برگزاری یک جلسه کاری وارد یکی از کافه های مشهور شد و با راهنمایی گارسون روی یکی از صندلی های کافه نشست. خانم جوانی که مسوول ارائه منو بود به وی نزدیک شد و پس از ارائه لبخند و سلام و خوشامدگویی، منوی کافه را در اختیار هنرمند جوان گذاشت تا سفارش  او را بگیرد.

هنرمند جوان و محبوب و گرم پس از گرفتن منو نگاهی به خانم جوان کرد و گفت: به به، امروز واقعا روز خوبی است. این طور نیست؟ خانم جوان همان طور که لبخند می زد، گفت: بلی، امروز روز خوبی است.

روزهای گذشته نیز همین طور بودند و ممکن است روزهای آینده نیز همین طور باشند. اسم من مریم است و الان مدت یک سال است اینجا کار می کنم و با این که حقوق چندان زیادی نمی گیرم تلاش می کنم کارم را به خوبی انجام دهم و به تمام مشتریان احترام بگذارم تا از وقتی که در کافه ما صرف می کنند رضایت داشته باشند.

در یکی از شهرهای جنوبی به دنیا آمده ام و خانواده ام در آنجا ساکنند و پدرم در آنجا سرآشپز یک رستوران است. با این که چهره ای فتوژنیک دارم اما علاقه ای به بازی کردن در فیلم ندارم.

من و برادرم اینجا خانه ای اجاره کرده ایم و با هم زندگی می کنیم. برادرم مهندس برق است و ضمنا در ورزش کیک بوکسینگ مهارت زیادی دارد و دو هفته پیش نزدیک بود یک نفر را بکشد، چراکه معتقد بود من چهره ای فتوژنیک دارم و دوست داشت با من بیشتر آشنا شود و به خانه هم رفت وآمد داشته باشیم. حالا بفرمایید چی میل دارید؟

هنرمند جوان و محبوب که سرد شده بود با توجه به آن که یک لته با شیر زیاد میل داشت، سفارش یک لته با شیر زیاد را داد. خانم جوان نیز ضمن ادای احترام به وی، سفارش وی را به باریستا داد و به ادامه کار خود مشغول شد.