حکیم خندان چگونه به سایر مریدان نشان داد
در سال های دور در سرزمین چین حکیمی زندگی می کرد که به حکیم خندان مشهور بود و برعکس حکیمان دیگر که با کائنات جدی صحبت می کردند و کائنات نیز با آنها جدی رفتار می کرد، مدعی بود که با کائنات شوخی دارد و کائنات نیز در بسیاری اوقات با او شوخی می کند. روزی مریدان حکیمان دیگر که دل خوشی از وی نداشتند و معتقد بودند آن طور که او می گوید، نیست و او تنها با مسخره بازی سعی در افزایش مرید و فالوئر دارد، تصمیم گرفتند او را امتحان کنند. پس نزد وی رفتند و گفتند: ای حکیم، حال که ادعا داری با کائنات شوخی داری و کائنات نیز با تو شوخی می کند، به ما نشان بده. حکیم گفت: برخیزید تا به بالای کوه چین چیائو چینگ برویم. مریدان حکیمان دیگر به همراه حکیم خندان یک صبح تا ظهر راه رفتند و به بالای کوه چین چیائو چینگ رفتند و زیراندازها را پهن کردند و جوجه ها را سیخ زدند و روی زغال گذاشتند و به حکیم خندان گفتند: بفرما. حکیم خندان رو به سمت کائنات کرد و گفت: ای کائنات، 10هزار سال نزد تو چقدر است؟ ناگهان ندایی از سمت کائنات به گوش رسید که: 2دقیقه و30 ثانیه. حکیم بار دیگر رو به سمت کائنات کرد و گفت: 10 میلیارد یوآن نزد تو چقدر است؟ ندایی از سمت کائنات به گوش رسید که: بی ارزش چون ریال. برفرض مثال 10هزار ریال. حکیم چشمکی به مریدان زد و رو به سمت کائنات کرد و گفت: حال که این قدر بلندنظر هستید، 10هزار ریال به این جمع عطا کنید. صدایی از سمت کائنات به گوش رسید که: 2 دقیقه و 30 ثانیه صبر کنید. در این لحظه حکیم خندید و مریدان نیز خندیدند و کائنات خودش نیز خنده اش گرفت و براثر خنده کائنات آتشفشان خاموش چین چیائو چینگ پس از 6000 سال فعال شد و مواد مذاب را بر سر و روی حکیم خندان و مریدان حکیمان دیگر و سیخ های جوجه پاشید و همه را خاکستر کرد.