آرشیو شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شماره ۵۷۶۵
رسانه
۵
یادداشت

حرمت گذاری به قوه درک مخاطب

جهانگیر الماسی (بازیگر)

 در ذات هر کار هنری است که دو رو دارد؛ درست مثل سکه. یک روی این سکه، موفقیت است و اقبال بینندگان و روی دیگر سکه، شکست و بی رغبتی مخاطبان.

حین سال ها فعالیت بازیگری دریافته ام که نه آن موفقیت عاملی است برای آن که تا ابد بتوان موفق ماند و نه آن شکست، عاملی است بر آن که دیگر هیچ گاه رنگ موفقیت را ندید. شکست یا پیروزی را باید پلی کرد برای رشد و بهتر شدن .

ابایی ندارم از این که بگویم برخی اوقات در کارهایی حاضر شده ام که خروجی مطلوبی نداشته اند، همان طور که بعضی اوقات هم در کارهایی حاضر شده ام که امیدی به عاقبت شان نداشته ام، ولی نتیجه مناسبی گرفته ام.

این که همه هنرمندان به خصوص هنرمندانی که در سریال ها حاضر می شوند مسوولیت پذیر باشند بسیار زیاد کمک می کند به این که مخاطبان راحت تر حرف ها و درددل های آنها نسبت به کمبودها را بپذیرند.

این که بازیگری صبر کند تا قسمت آخر سریال پخش شود و آنگاه تازه یادش بیفتد که از کم و کاستی ها بگوید منصفانه نیست. اگر کاستی وجود دارد اصلا وارد روند تولید یک سریال نشویم و اگر به خاطر منافع اقتصادی بازی در یک سریال را پذیرفتیم با صداقت، مسوولیت شکست یا موفقیت را بپذیریم.بسیاری از سریال ها کیفیت متوسطی داشته اند، ولی چون سازندگان شان و عوامل تولید و به خصوص بازیگران، صداقت داشته اند و صادقانه از کمبودها گفته اند باز مخاطب همراهی نشان داده، ولی وای به روزی که فکر کنیم بیشتر از مخاطب می فهمیم.در هر شرایطی باید یادمان باشد مخاطبان بسیار باهوش تر از آن هستند که گاف های کارهای ما را نبینند.

اگر حفظ حرمت مخاطب و احترام به درک و استنباط بالای او را محوریت هر کاری قرار دهیم در آن صورت اصلا درگیر تولید کارهای ضعیف نخواهیم شد چه برسد به این که کار ضعیفی تولید کنیم و بعد تازه به فکر این بیفتیم که با ابزار توجیه، نقش خود در ضعف کار را کم کنیم و تقصیر را گردن دیگران بیندازیم.

هنرمندان رشدیافته با تمام وجود سعی و تلاش دارند که به مخاطبان خویش احترام بگذارند  چون درنهایت اگر مخاطب نباشد، هنری هم نخواهد بود.