آرشیو دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۹، شماره ۹۸۷۴
صفحه آخر
۱۲
کتابخانه

تمنای بی خزان

تمنای بی خزان روایت های زهرا سلیمانی زاده از رزمنده مدافع حرم اهل بیت(ع) شهید مهدی حسینی به قلم شیرین زارع پور است که توسط نشر27بعثت چاپ و منتشر شده است. در بخشی از این کتاب می خوانیم: پیکانی به رنگ آبی جلویمان ترمز کرد، طوری که آب کف کوچه روی چادرم پخش شد. سرم را بلند کردم چند تا بد و بیراه بارش کنم که دیدم از زیر پوشیه فقط خودم می شنوم و سارا. اما نه، انگار او بود. چشمم افتاد به لبخند مهربانی که روی لب هایش جا خوش کرده بود. با حرص نگاهش کردم. او مرا نمی دید.  شیشه ماشین را داد پایین و گفت: «دارم می رم شمال. می رسونم تون.» به سارا نگاه کردم تا نظرش را بپرسم. سرش را به علامت موافق پایین آورد. بعد از کمی مکث، هر دو سوار ماشین شدیم. خواستم عقب بنشینم که در سمت شاگرد را باز کرد. ناچار شدم به درخواستش احترام بگذارم. این اولین باری بود که این قدر نزدیکش شده بودم. قلبم اوضاع خوبی نداشت. دستم را گذاشته بودم روی قلبم تا شاید بتوانم مانع بلندشدن صدایش شوم. دست هایم را زیر چادر پنهان کرده بودم که متوجه لرزش آن ها نشود. اصلا فکر می کنم رو به احتضار بودم. هر سه در سکوت، مسیری را طی کردیم. تا بالاخره سکوت را شکست.

می خوام باهاتون صحبت کنم.

آب دهانم را به سختی فرو دادم و گفتم: «راجع به چی؟»

راجع به خودمون.

پوشیه ام را کنار زدم و نگاهش کردم.

خب. می شنوم.

با سرعت به کوچه بن بستی پیچید و ایستاد.

دارم می رم ماموریت.

سعی کردم خودم را بی تفاوت نشان دهم. برای همین گفتم: «خب به سلامت»

بی تفاوتی ام او را به هم ریخته بود. این را وقتی از کوچه بن بست خارج شد، با سرعتی که به رانندگی‎اش داد، فهمیدم.کتاب حاضر را با 247 صفحه به قیمت 22هزارتومان می توانید از نشر27 بعثت سفارش و تهیه نمایید.